آنها دارند، ما هم میخواهیم
« آنها دارند، ما هم میخواهیم » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، موضوع مذاکرات میان ایران و ۱+۵ که البته با خروج آمریکا به ۱+۴ مبدل شده همچنان از اصلی ترین مباحث مطرح در معادلات جهانی است که فضای داخلی ایران را نیز تحت تاثیر قرار داده است. متاسفانه مشاهده میشود که بازار و اقتصاد کشور همچنان در وادی آینده مذاکرات چه میشود در حالت سکون مانده است که خسارتهای بسیاری بر اقتصاد کشور داشته و حتی برخی از آن با عنوان خود تحریمی یاد میکنند.
در همین حال رفتارهای ضد و نقیض از سوی اروپا مشاهده میشود به گونهای که گاه از مذاکره و ارائه بسته پیشنهادی میگویند و گاهی میگویند ایران تا سال ۲۰۲۰ یعنی انتخابات بعدی آمریکا صبر کند، شاید ترامپ دوباره رای نیاورد. مجموع این رفتارها در حالی صورت میگیرد که در رفتار کشورهای غربی چند نکته قابل توجه مشاهده میشود.
نخست آنکه سران آمریکا و بسیاری از کشورهای اروپایی از واژه ما هم باید داشته باشیم استفاده میکنند به عنوان مثال ترامپ میگوید چین و روسیه دارای نیروی قضایی هستند لذا ما هم باید داشته باشیم. سران آلمان و انگلیس نیز بارها اعلام کرده اند که در برابر توان نظامی روسیه و آمریکا آنها نیز باید قدرت نظامی برتر شوند و بودجه نظامی خود را میلیاردها دلار افزایش دادهاند.
دوم آنکه کشورهای غربی به شدت بر اصل حفظ ارزشهای ملی و دستاوردهای تاریخی خود تاکید دارند چنانکه مراسمهای مربوط به روز ملی و یا آنچه که ارزش ملی آنها عنوان میشود را به شدت گرامی میدارند و اجازه نمیدهند که در آن تاریخها رویدادی مهمتر از دستاورد ملی که آن به آن اختصاص یافته صورت گیرد.
این دو مولفه در حالی در رفتار کشورهای غربی مشاهده میشود که آنها در قبال جمهوری اسلامی موضع متفاوتتری را مطرح میسازند که در جای خود قابل تامل است. اروپاییها و آمریکا در حالی تاکید دارند پیشرفتهایی که دیگران دارند باید داشته باشند که دقیقا خلاف آن را در قبال ایران اجرا میکنند چنانکه از یکسو بر حذف تمام داشتههای هستهای ایران تاکید دارند و از سوی دیگر پایان دادن به توان موشکی و منطقهای ایران را در دستور کار دارند.
آنها برای ایران این نسخه را تجویز میکنند که مثلا چه تعداد کشور فاقد دانش هستهای و یا توان موشکی هستند پس ایران نیز نباید داشته باشد. به عبارتی آنها نسخهای معکوس نسخه تجویزی برای خود را برای ایران تجویز میکنند که محور آن را گرفتن داشتههای ایران به دلیل نداشتن آن داشته توسط کشورهای دیگر است در حالی که برای خود دستیابی به داشتنهای بیشتر به دلیل وجود چنین داشتههای توسط برخی کشورهای دیگر هستند.
در باب حفظ روزهای ملی و تاریخساز نیز غرب در حالی این روزها را برای خود حفظ میکند که در قبال ایران حذف این روزها را اجرا میکند که اقدام مشکوک آنها در انتخاب روز در اجرای برجام و یا بستههای پیشنهادی میتوان مشاهده کرد. روز اجرای برجام را در ۲۶ دیماه قرار میدهند که همان سالروز فرار شاه از ایران بوده که نماد استبدادستیزی ملت ایران است و یا بسته جدید پیشنهادی خود به ۱۳ آبان و موکول میسازند در حالی که این روز نماد استکبارستیزی ملت ایران است.
این رفتارها این امر را در ذهن ایجاد میکند که غرب با این اقدام میخواهد جابهجایی در ارزشهای ملت ایران را رقم زند به گونهای پایان دادن به استبداد شاه را به اجرای برجام و روز مبارزه با استکبار یا همان ۱۳ آبان را به توافق با غرب تغییر دهد.
رفتاری که نوعی هویتزدایی از ارزشهای انقلابی ملت ایران است. این نوع رفتارهای غرب نشان میدهد که آنها نه تنها به دنبال تعامل سازنده و برابر با ایران نیستند بلکه برآنند تا داشتههای ایران را حذف و در نهایت آن را به کشوری بدون ارزشهای درونی مبدل سازند که همان تهیسازی ایران از ارزشهاست که هدف نهایی آن نیز نابودسازی انقلاب اسلامی در جنگ نرم و تبدیل آن به ساختاری دستنشانده و فاقد دستاوردها پیشرفته و ارزشهای ملی است.
رفتاری که راهکار مقابله با آن تاکید بر حفظ ارزشها و داشتههای درونی و نیز تکیه بر دستیابی به دانش و دستاوردهای جدید در عرصههای مختلف علمی و از جمله در حوزه هستهای، موشکی و… است که شکستی دیگر را بر دشمنان این مرز و بوم تحمیل خواهد ساخت.