ادبیات و نشر » عاطفه بازفتی » فرهنگ و هنر
کد خبر : 494632
پنجشنبه - 3 آبان 1397 - 10:12

آخرین نفر، آخرین نگاه

درست است که سال‌ها از جنگ تحمیلی می‌گذرد؛ اما هنوز هم رد پا و اثرش بر دل‌هایی داغ گذاشته شده که منتظر یک تلنگرند تا بازهم سر باز کنند و تلخی‌ها، سختی‌ها و رنج‌ها را به یادآورند.

آخرین نفر، آخرین نگاه

به گزارش پایگاه خبری ربیع، درست است که سال‌ها از جنگ تحمیلی می‌گذرد؛ اما هنوز هم رد پا و اثرش بر دل‌هایی داغ گذاشته شده که منتظر یک تلنگرند تا بازهم سر باز کنند و تلخی‌ها، سختی‌ها و رنج‌ها را به یادآورند.
جنگ علاوه بر ویرانی، خاطرات را هم بر جای می‌گذارد؛ گاهی تلخ، گاه شیرین. «دختر شینا» کتابی است که بر اساس خاطرات «قدم‌خیر محمدی کنعان» همسر شهید «حاج ستار (صمد) ابراهیمی هژیر» به قلم «بهناز ضرابی‌زاده» نگاشته شده که در ادامه به معرفی بیشتر آن پرداخته می‌شود.
موضوع کتاب
کتاب، داستان زندگی زنی روستازاده را از زمان کودکی تا هنگام شهادت همسرش روایت می‌کند؛ زنی که به تعبیر خودش، به دلیل مدرسه نرفتن، حتی سواد نداشت عقدنامه را امضا کند و انگشت می‌زد، به همراه شوهرش در زمان جاری می‌شود و مسائل مربوط به امام، انقلاب و جنگ زندگی او را دستخوش تغییراتی می‌کند.
روایت
«دختر شینا» اثری است درخور تأمل، ستودنی و خواندنی که در قالب خاطره و با زبانی بسیار ساده و خودمانی خواننده را به لایه‌های درونی زندگی خانواده شهدا می‌برد و بی‌واسطه با سبک زندگی آنان، سختی‌ها، نگرانی‌ها، ترس‌ها، امیدها و آرزوهای آنان آشنا می‌کند.
کتاب از زبان «قدم‌خیر» روایت می‌شود و آنچنان خواننده را تحت تأثیر قرار می‌دهد
که به راحتــی می‌تواند برش‌هایی از زندگی وی را درک کند.
نویسنده کتاب در مصاحبه‌ای اشاره کرده است: «این موضوع برای من بسیار تأمل‌برانگیز بود زنی که در روستا زندگی می‌کرد به فضای شهر آمده و به تنهایی در اوج جوانی، تمام هم و غمش بزرگ کردن فرزندانش شده بود؛ بنابراین تصمیم گرفتم درباره فراز و نشیب‌های زندگی این زن با او مصاحبه کنم.»
روایت ساده و روان و موضوع خوب کتاب باعث شده «دختر شینا» از جمله کتاب‌های خوب دفاع مقدس باشد و «آیه‌الله خامنه‌ای» نیز تقریظی شفاهی بر آن دارند: «کتاب خوبی است هم داستان خوبی دارد و هم خوب به جزئیات پرداخته است.»
وجه تسمیه کتاب
شاید خواننده از خود بپرسد «شینا» به چه معناست که در مسیر داستان، بانو «محمدی کنعان» به نام «شینا» این‌گونه اشاره می‌کند:
«خدیجه (دختر راوی) از بغل شیرین جان (مادر راوی) تکان نمی‌خورد، نقل زبانش شینا شینا بود، همین شینا گفتن خدیجه باعث شد همه فامیل به شیرین‌جان بگویند شینا.»
زنان توانا
اگر در روزگار جنگ و آتش عده بسیار زیادی از مردان برای دفاع از سرزمین‌مان راهی جبهه‌ها شدند و سختی‌ها را به جان خریدند یا به مقام شهادت رسیدند نباید نقش مادران و همسران آنان را نادیده گرفت؛ زنانی که در نبود همسرانشان، مردانه انتظار کشیدند و تلخی‌ها را تحمل کردند و به معنی واقعی گاهی رنج می‌کشیدند.
«دختر شینا» در طول داستانِ زندگی‌اش بارها تا مرز تسلیم شدن می‌رود؛ اما هر بار پس از افتادن، برمی‌خیزد تا بدون هیچ سلاحی، جنگ را تحقیر کند و به همه نشان دهد جهاد واقعی یک زن، تلاش برای تربیت فرزندانی شایسته و حمایت از همسری است که جانش را در راه مبارزه با دشمنان این مرز و بوم فدا کرده است: «هوا روزبه‌روز سردتر می‌شد. برف‌های روی زمین یخ بسته بودند. سرما به ۴۲ درجه زیر صفر رسیده بود دوست نداشتم صاحب‌خانه فکر کند حالا که شوهرم نیست به دیگران محتاجم. به همین خاطر بیشتر از توانم از خودم کار می‌کشیدم.»
وجدان بیدار
گاهی مخاطب در صفحه‌های کتاب، از زبان بانو «محمدی کنعان» مطالبی می‌خواند که ممکن است با خود فکر کند چقدر زمین و جهان به افرادی مهربان همچون «شهید ابراهیمی» نیازمند است؛ افرادی آسمانی که زمین و زمان هم در برابر آنها کوچک و حقیر است.
در بخشی از کتاب وقتی شهید ابراهیمی از مأموریت به خانه بازمی‌گردد و همسر ایشان مقدمات سفـــره را برای وی فراهـــــم کرده این‌گونه می‌خوانیم: «قاشق را توی کاسه گذاشت و زد زیر گریه. با نگرانی پرسیدم چی شده؟ اتفاقی افتاده؟ باورم نمی‌شد صمد این‌طور گریه کند…گفت: «چطور این غذا از گلویم پایین برود. بچه‌ها توی مرز گرسنه‌اند. زیر آتش توپ و تانک این بعثی‌های از خدا بی‌خبر گیر کرده‌اند. حتی اسلحه برای جنگیدن ندارند. نه چیزی برای خوردن، نه جایی برای خوابیدن. بد وضعی دارند طفلی‌ها.»
توصیف‌ها از نقاط قوت کتاب «دختر شینا» باید به توصیف‌های ساده و تأثیرگذار آن اشاره کرد جمله‌هایی که در عین سادگی تا عمق قلب نفوذ می‌کنند.
در قسمت تشییع پیکر شهید ابراهیمی می‌خوانیم: «برادرها، خواهرها، پدر، مادرش و حاج آقایم دور تا دور تابوت حلقه زدند.
دلم می‌خواست شینا پیشم بود و توی بغلش گریه می‌کردم…
نشستم پایین پایش و آرام گریه کردم و گفتم: «سهم من همیشه از تو همین قدر بود؛ آخرین نفر، آخرین نگاه.»
افتخارات کتاب
«دختر شینا» جزء نخستین آثار منتشر شده در حوزه خاطرات زنان از جنگ ایران و عراق است و در شانزدهمین دوره جایزه کتاب سال دفاع مقدس به عنوان اثر برگزیده در بخش خاطره شفاهی انتخاب شد و در کمتر از چهار سال پس از انتشار از سوی نشر «سوره مهر» بیش از ۲۴ بار تجدید چاپ شد. همچنین در فهرست ۱۰۵ کتاب انتخابی مجمع ناشران دفاع مقدس برای عرضه در نمایشگاه بین‌المللی کتاب فرانکفورت سال ۲۰۱۵ قرار داشته است.
«دختر شینا» راوی تکامل یک انسان است؛ انسانی که پوسته درد، رنج و سختی‌ها را با صبر، انتظار و مقاومت شکافته است تا در مسیر رشد و تکامل روحی قرار گیرد.
«دختر شینا» از کتاب‌هایی است که چشم‌های مخاطب را بر قابلیت‌های نهفته انسان‌ها باز می‌کند، زنانی که در ظاهر شکننده هستند، اما صاحب قلب و روحی قدرتمند و دریایی‌اند.