کمدی بفروش
به گزارش پایگاه خبری ربیع، «آینه بغل» آخرین ساخته منوچهر هادی این روزها بر پرده سینما حضور دارد. منوچهر هادی متولد ۱۳۵۱ در تهران است. وی پس از گرفتن دیپلم وارد عرصه هنر شد و کارهای متنوعی همچون بازیگری، دستیاری کارگردان و تدارکات را آزمود. در سال ۱۳۸۵، اولین فیلمش، «تلاطم» را ساخت و در […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، «آینه بغل» آخرین ساخته منوچهر هادی این روزها بر پرده سینما حضور دارد. منوچهر هادی متولد ۱۳۵۱ در تهران است. وی پس از گرفتن دیپلم وارد عرصه هنر شد و کارهای متنوعی همچون بازیگری، دستیاری کارگردان و تدارکات را آزمود. در سال ۱۳۸۵، اولین فیلمش، «تلاطم» را ساخت و در همین سال موفق شد ۴ تله فیلم دیگر با نامهای «آخرین روز ماه»، «تصادف»، «فرصتهای فردا» و «کوچه محجوب» را بسازد که علاوه بر کارگردانی، نویسندگی آنها را نیز عهده دار بوده است. از جمله سوابق هنری وی میتوان به کارگردانی فیلمهایی نظیر «قرنطینه»، «یکی می خواد باهات حرف بزنه»، «کارگر ساده نیازمندیم» و «من سالوادور نیستم» و سریال «عاشقانه» اشاره کرد.
منوچهر هادی
در کارنامه هنری منوچهر هادی انواع و اقسام ژانرها دیده میشود. او یکی از معدود کارگردانهایی است که سبک خاصی ندارد و همواره در حال تجربههای جدید است هر چند این اتفاق ممکن است برای یک کارگردان چندان اتفاق جالبی نباشد اما جسارت او در پرداختن به ژانرهای مختلف و تجربههای نو قابل ستایش است.
او در آخرین فیلم خود یعنی آینه بغل بار دیگر به سراغ ژانر طنز رفته است. آینه بغل قصه سادهای دارد و به اصطلاح از آن دست فیلمهای بفروش است که قرار است تماشاگران بدنه سینما را سرگرم کند به همین دلیل هم بینندهای که به تماشای این فیلم مینشیند باید از همان ابتدا تکلیفش را با خودش مشخص کند انتظاری بیش از یک فیلم سرگرم کننده نداشته باشد. اگر با این دید به آینه بغل نگاه کنیم آنرا فیلمی مفرح خواهیم یافت که خنده را بر لب تماشاگران می نشاند.
داستان
داستان فیلم آینه بغل از یک ایده ناب و البته دردناک نشات گرفتهاست، کارگر یک پارکینگ (با بازی جواد عزتی) با یکی از ماشینهای لاکچری این مکان، مازراتی، با نامزد خود (با بازی نازنین بیاتی) دور دور میکند که ناگهان آینه بغل خودرو را به باد میدهد. او مجبور است برای جبران هزینه آینه بغل میلیونی این ماشین، تمام سرمایه و پس انداز خود را خرج کند و از همین رو به دیدن صاحب ماشین (محمدرضا گلزار) میرود تا بلکه بتواند قضیه را یک جوری حل و فصل کند. آنجا او به کارگر ساده میگوید که باید به همراه نامزدش، چند روزی در نقش دوستان او به همراه وی زندگی کنند تا او بتواند جلوی نامزد از فرنگآمدهاش (با بازی یکتا ناصر) آبروداری کند. این دو نیز باوجود میل باطنی خود مجبور میشوند این کار را انجام داده و سناریوی دروغین را جلوی نامزد از فرنگ برگشته اجرا کنند و مراقب باشند که در هیچ لحظهای، قضیه لو نرود.
بازیگران
آن چه در معدود صحنههایی، تماشاگر «آینه بغل» را میخنداند، بازی خوب جواد عزتی ست که اساساً کمدینی قوی و کاربلد است و البته برخی دیالوگها و شوخیهای کلامی که به دلیل همذات پنداری مخاطب با آنها، میتوانند تاحدودی بامزه به نظر برسند. پس میتوان این گونه نتیجه گیری کرد که «آینه بغل» فیلمی مبتنی بر شوخیهای کلامی است که سرچشمه بیشتر آنها هم فضای مجازی است. این وام جویی از دنیای مجازی و وقایع آن، تنها به شوخیها و دیالوگها منتهی نمیشود و حتی در طراحی برخی از شخصیتهای اصلی فیلم همچون مژگان، شباهتهایی آشکار میان چهرههای سرشناس دنیای مجازی با بعضی از کاراکترهای فیلم دیده میشود. بازیهای فیلم یکدست نیستند. البته اغلب بازیگران فیلم بازی شاخصی ارائه ندادهاند. اکثر آنها در نقشهای پیشین خود باقی ماندهاند و تنها، به ارائه تیپهایی تکراری بسنده میکنند. محمدرضا گلزار در رأس آنها قرار دارد. هیچ نکته ظریف و قابل اعتنایی در بازی او دیده نمیشود. ری اکشنهای کند و بی تفاوت و بده بستانهای ضعیف با بازیگران نقش مقابل و تکیهی صِرف بر چهره و طراحی لباس و … از ضعفهای بزرگ بازی گلزار میباشند. بازی یکتا ناصر خوب است گرچه پیشتر بازیهای درخشانتری را از او دیده بودیم. نازنین بیاتی معمولی ست و نشانی از بازیگر توانای فیلمهای «دربند» و «رخ دیوانه» ندارد.
آینه بغل هر چند فیلم مفرحی است اما در نهایت نمیتوان این فیلم را اثری قابل اعتنا در کارنامه هنری منوچهر هادی دانست با این حال قطعاً این فیلم به عنوان یک اثر بفروش سود خوبی را برای سازندگانش به ارمغان خواهد آورد.