فرهنگ عمومی » فرهنگ و هنر
کد خبر : 747868
یکشنبه - 2 تیر 1398 - 15:35

پهپاد آمریکایی و عوض شدن جای قاتل و مقتول در نبرد روایت‌ها

در روزگاری که نبرد روایت‌ها به صورت داغ در جریان است، نباید فراموش کرد که دست خالی در روایتگری سبب می‌شود جای قاتل و مقتول عوض و اصل روایت مخدوش شود و دیگر کسی دنبال روایت حقیقی نرود.

پهپاد آمریکایی و عوض شدن جای قاتل و مقتول در نبرد روایت‌ها

به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس،  پهپاد آمریکایی با عنوان «گلوبال هاوک» با قیمتی قریب به ۲۲۳ میلیون دلار (این هزینه با احتساب هزینه‌های نگهداری است) که به حریم هوایی ایران تجاوز کرده بود توسط سامانه پدافند هوایی سوم خرداد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منهدم شد.

این خبر خیلی زود دست به دست شد و زمینه تحلیل‌های مختلف را فراهم کرد. اقتدار نظامی جمهوری اسلامی را بسیاری تبدیل به دستاویزی کردند تا به واسطه آن هراس و ناامیدی تزریق کنند. این در حالی است که یک کشور متجاوز میلیون‌ها کیلومتر دورتر از سرزمین خود دست به جاسوسی و دست‌درازی به کشور دیگری می‌زند و وقتی کشوری از تمامیت ارضی خود دفاع می‌کند، عده‌ای آن را ابزاری برای ایجاد رعب و وحشت در افکار عمومی می‌کنند.

حال تصور کنید این اتفاق برعکس می‌شد و آمریکایی‌ها از تمامیت ارضی خود دفاع می‌کردند یا تصور کنید از یکی از پایگاه‌های خود در کشور سومی دفاع می‌کرد و اجازه نفوذ کشور میزبان را به حریم پایگاه نظامی خود نمی‌دادند، سال‌ها از مدافعان پایگاه نظامی خویش تجلیل می‌کردند و حماسه‌ای را که خلق کرده بودند، از زوایای مختلف با استفاده از هالیوود تبدیل به یک روایت حماسی می‌کردند و از سربازان وطن حمایت می‌کردند.

برای مثال فیلم سینمایی «دان‌کرک» آخرین ساخته کریستوفر نولان را به خاطر بیاورید. اثری که از یک عقب‌نشینی، فتحی غرورآمیز ساخته و بیننده را به احترام وامی‌دارد. این هنری است که غربی‌ها برای القای حرف خود از آن سود می‌برند و حتی بالاتر از آن برای وارونه جلوه دادن اتفاقات استفاده می‌کنند.

ولی حالا در خلا نقشه راهکار رسانه‌ای، دفاع از حریم هوایی و تمامیت ارضی تبدیل به ابزاری برای ایران‌هراسی و القای جنگ‌طلبی ایران می‌شود تا جایی که کاربران شبکه‌های اجتماعی نیز این اقدام را یک حرکت جنگ‌افروزانه می‌خوانند و از قدرت نظامی و دفاع از حریم کشور چشم‌پوشی می‌کنند.

در این برهه است که هنرمندان در رشته‌های مختلف باید نقش‌آفرینی کنند و روایتی هنری و با ظرافت‌های یک کار هنری را برای قانع کردن ذهن مخاطب پیش بگیرند. خلایی که در اتفاقات مختلف شاهد آن هستیم که روایتی حماسی از یک واقعه در این سطح در دست نیست. تصور کنید واقعه حمله تروریستی داعش به مجلس در کشوری مانند آمریکا صورت گرفته بود. طوری اقدام می‌کردند و موج اسلام‌هراسی ایجاد می‌کردند که تا سال‌ها کار فرهنگی جبران آن را نمی‌توانست بکند.

در روزگاری که نبرد روایت‌ها به صورت داغ در جریان است نباید فراموش کرد که دست خالی در روایت‌گری سبب می‌شود که جای قاتل و مقتول عوض، اصل روایت مخدوش شود و دیگر کسی دنبال روایت حقیقی نرود.

تولید اثری سینمایی از این اتفاق می‌تواند زمینه اقناع فکری مخاطب را فراهم کند و او نسبت به این توان نظامی احساس نزدیکی و قرابت داشته باشد و مرعوب روایت‌های جعلی و فرعی نشود. البته نباید فراموش کرد که روایت‌های مستند مکتوب نیز می‌تواند در پازل فرهنگی این اتفاقات اثر داشته باشد ولی این سوال وجود دارد که دایره مخاطبان کدام قالب بیشتر است. کتاب «در چنگال عقاب» مستندنگاری از ماجرای دستگیری عبدالحمید ریگی که با اقتدار نیروی هوایی صورت گرفت و هوای حامل وی در ایران به زمین نشانده شد چه میزان خوانده شد و چه تعداد از مخاطبان از وجود با آن خبر هستند؟ این کتاب را با فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد» مقایسه کنید که روایتی از جنایت‌های گروهک ریگی را روایت کرده و توانسته همراهی مخاطبان را با خانواده‌های مورد ستم از سوی این گروهک داشته باشد.

به همین خاطر وقتی از قالب سینمایی سخن به میان می‌آید به دلیل فراگیری آن است؛ وگرنه روایت‌های مکتوب مستند پشتوانه آثار سینمایی است و حتما غرب و دستگاه‌های تبلیغی آنها حین روایت کردن یک رویداد در قالب یک اثر سینمایی از پشتوانه‌های مکتوب آن غافل نیستند. اما این سخنان به معنای رد کردن جایگاه آثار مکتوب نیست، بلکه بیشتر ناظر به دربرگیری مخاطبان است.

به هر صورت پیش از اینکه آمریکا از اتفاقاتی که دست برتر ما در آن مشهود است، مینی‌سریال «چرنوبیل» بسازد بهتر است نهادهای فرهنگی و هنری‌مان دست به تولید اثری هنری با کیفیت مطلوب بزنند و از یک اتفاق مهم روایتی حماسی و غرورآفرین تولید کنند.

شاید نمونه موفقی که سال‌ها تلویزیون آن را پخش کرده و هر ایرانی بیش از یک مرتبه آن را تماشا کرده اثری است که به ماجرای طوفان طبس و حمله نظامی آمریکایی‌ها به ایران می‌پردازد. اثری که به‌موقع تولید شد تا نشان دهد آمریکایی هیچ‌گاه دست از تجاوز و دخالت در امور کشورها برنمی‌دارند.

حالا تجاوز به حریم هوایی توسط پهپاد آمریکایی و درس عبرتی که توسط سامانه موشکی پدافند هوایی سوم خرداد به آن داده شد موقعیتی است که نشان دهد آمریکایی‌ها همیشه متجاوزند و دست از تجاوز حریم ملت‌ها برنمی‌دارند و از هر فرصتی برای دخالت در امور ملت‌ها سوءاستفاده می‌کنند.

انتهای پیام/