به گزارش پایگاه خبری ربیع،سریال سایه بان که این روزها از شبکه دو سیما پخش می‌شود بین تماشگران سریال‌های ایرانی محبوبت خاصی پیدا کرده است. این محبوبیت به دلیل ژانر اجتماعی این سریال می‌باشد که اکثریت معتقدند نگاه متفاوت این سریال به هنجارهای جامعه کنونی قابل تقدیر است.

این سریال که پخش آن از چهارم آذر ماه شروع شد، به تهیه کنندگی و کارگردانی برادران محمودی است و نویسندگی مشترک آن بر عهده کارگردان این سریال (جمشید محمودی) و سعید دولتخانی بوده است.

بازیگران و هنرمندانی که در این سریال ایفای نقش کرده‌اند: بهزاد فراهانی، امین تارخ، محمد رضا غفاری، رؤیا تیموریان، محمد عمرانی و کامران تفتی … می‌باشد و حضور “آناهیتا افشار” پس از مدت‌ها در قاب تلویزیون قابل توجه است.

جوانان تازه کاری نیز همچون هستی مهدوی فر، مجتبی پیرزاد، محمد ولی زادگان، افسانه کمالی در این سریال ایفای نقش کرده‌اند.

از ظاهر امر پیداست ” سایه بان ” سریالی پُر بازیگر می‌باشد. لوکیشن این سریال مناطق مختلف تهران است و قسمت‌هایی از آن در گرجستان ضبط شده است.

نقد و بررسی

از همان سکانس ابتدایی سریال به نظر می‌رسد این بار هم با یک مضمون کلیشه‌ای و تکراری روبه رو هستیم اما با گذشت نیمی از همان قسمت اول سریال متوجه خواهید شد که این قصه به ظاهر تکراری، در بردارنده یکی از مشکلات بزرگ جامعه کنونی می‌باشد. محوریتی که داستان سریال بر حق کارگر، نبود پول در گردونه صنعت، فقر و زندگی دشواری که قشر کارگر با آن دست و پنجه نرم می‌کند، قابل تحسین است.

 نویسنده فیلم نامه، با تنظیم دیالوگ‌های نسبتاً قوی، سعی در پردازش مؤثر شخصیت‌هایی همچون سهراب و رفقای کارگاهی‌اش دارد. در نقطه مقابل سهراب و رفقای هم سطح و هم قشرش که موج عظیمی از انسجام و جوان مردی بینشان حکم فرماست شخصیت “نادر” قرار دارد. مردی پول پرست، تازه به دوران رسیده که گویی بویی از عشق و انسانیت نبرده و به شدت قصد دارد زندگی خواهرش را تحت سلطه خودش در بیاورد. به هر حال “کامران تفتی” به خوبی از پس بازی در نقش ” نادر ” برآمده است.

به نظر می‌رسد هدف از رو در رو قرار دادن شخصیت‌های نادر (کامران تفتی)، سهراب (مجتبی پیرزاد) و سعید (محمد ولی زادگان) که نقش شوهر خواهر نادر را دارد، نشان دادن اختلاف طبقاتی حاکم بر جامعه است که مخاطب را به شدت متأثر می‌کند.

کارگرانی که مدت‌هاست حقوق نگرفتند، کار فرمایی که به علت دریافت نکردن پول بابت صنایع خود نمی‌تواند حق کارگر را پرداخت کند، خانواده‌ای که درست به همین دلیل دچار فشار روانی شدند. خالی بودن دست جوانان کار بلد و در نتیجه بی کار ماندنشان که پیامد آن دادخواست طلاق همسرش می‌باشد. همه و همه از دل جامعه امروز ما به قاب تصویرِ امیر موسوی کشیده شده‌اند.

بازیگردانی در این سریال تا حدودی ضعیف است و با همه تلاشی که فیلم نامه برای جذابیت قصه دارد، باز هم بازی ضعیفه برخی از بازیگران که به نظر می‌رسد چندان تجربه ندارند گیرایی و جذابیت داستان را کم می‌کند. هر چند با دیالوگ‌های حساب شده، فضا سازی و طراحی صحنه و لباس، کارگردان سعی بر پوشاندن این نقص‌ها دارد.

به هر حال طبق آنچه که در خلاصه داستان آمده باید منتظر کشمکش بین رفقا باشیم و به نظر سریال به سمت و سوی هیجانی غیر منتظره خواهد رفت.

این سریال با تمامی ضعف‌ها به علاقمندان به ژانر اجتماعی و رئال توصیه می‌شود.