نجمه کریمیان

مسکن یکی از نیازهای اساسی هر انسانی است و در هر جامعه ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است.اما این نیاز اساسی طی سال های اخیر دستخوش تغییرات بسیاری شده است و به دلیل تورم های شدید اقتصادی و عدم تامین مسکن از سوی دولت و در نتیجه شکاف شدید بین عرضه و تقاضا ،خانه دار شدن برای مردم آرزویی دست نیافتنی شده است.

از طرفی افزایش نرخ ارز در این سال ها،سوءمدیریت اقتصادی برخی از مسئولان دولتی ،حبابی عظیم در بخش خرید مسکن ایجاد کرده و کسی تقصیرها را بر گردن نمی گیرد.

ورود دلالان نیز در این بازار عرصه را برای خانه دارشدن تنگ کرده و هر روز با نرخ گذاری های عجیب و غریب در این بازار حکم فرمایی می کنند. همچنین شکاف شدید عرضه و تقاضا سبب جهش شدید مسکن شده است.

البته ریشه وضعیت نابسامان مسکن در کشور را می توان در سال هایی جستجو کرد که ساخت مسکن ملی و تکمیل مسکن های مهر متوقف شد و باوجود اینکه وزیر مسکن دولت دوازدهم مسکن اجتماعی را مطرح کرد اما این طرح روی کاغذ ماند و رنگ اجرایی به خود نگرفت و حتی در یکی از گفتگوهایش طرح مسکن مهر را مزخرف نامید.

بدین ترتیب بحران خانه دارشدن در کشور آغاز شد و در حال حاضر شاهد همان تصمیمات اشتباه در حوزه مسکن هستیم، به طوریکه مسکن قیمت های نجومی به خود گرفته تا جایی که بسیاری از مردم فاتحه خانه دار شدن را خوانده اند.آمارها نیز گواه این موضوع است که در کلانشهری مانند تهران۵۱ درصد صاحب خانه نیستند و قیمت خانه در تهران طی ۱۰ سال اخیر بیش از هزار درصد رشد کرده است.بنابراین نکته مهم این است که در این سال ها مسکنی ساخته نشده که بتواند نیاز جامعه را برآورده کند.

وضعیت قیمت گذاری مسکن به قدری بغرنج است که حتی مسکن های مهر نیز که قیمت های مناسبی داشتند حالا میلیاردی شده اند و جالب اینکه گرانی مسکن حتی به روستاها نیز سرایت کرده است و روستانشین ها نیز به راحتی از عهده خرید مسکن برنمی آیند. حال این سوالات مطرح است ،واقعا چه بر سر بازار مسکن آمده که شاهد وضعیت اسفناک امروز هستیم؟چرا دولت سیزدهم با گذشت تقریبا دو سال از آغاز فعالیت خود، ساخت مسکن ملی را آغاز نمی کند تا به حدودی از نیازهای جامعه پاسخ داده شود؟

در چنین شرایطی که به دلیل تورم سرسام آور کالاها و آب رفتن جیب مردم چه انتظاری وجود دارد که آرزوی خانه دار شدن برآورده شود.حتی طبقه متوسط جامعه توانی برای خرید مسکن ندارند.

از طرفی با ارائه وام مسکن نیز که به تازگی به ۵۵۰مبلغ میلیون تومان رسیده است معجزه ای رخ نمی دهد چرا که اولا بانک ها برای ارائه این تسهیلات همکاری نکرده و سنگ اندازی می کنند.در ثانی این مبلغ کفاف چند متر از یک خانه را نمی دهد و کمتر کسی از عهده پرداخت اقساط آن که بالای۱۰ میلیون تومان است برمی آید.

همچنین راهکار دولت برای واگذاری زمین به مردم نیز نمی تواند گره گشا باشد ،زیرا مردمی که توانایی تامین نیازهای معیشتی خود را ندارند از چه طریقی هزینه ساخت و ساز را تامین کنند.

بنابراین راهکار اصلی برای اینکه آرزوی مسکنی مردم برآورده شود، این است که دولت به طور جدی پای کار بیاید و با ساخت مسکن و افزایش قدرت مالی مردم این نیاز اساسی را مهیا کنند.

نجمه کریمیان