احمد قائم مقامی متولد ۱۳۳۳ شهر کاشمر در خراسان است. او مدرس انجمن خوشنویسان ایران شعبه مشهد بوده و زیر نظر استادان سیدحسن میرخانی، غلامحسین امیرخانی و علی شیرازی به تحصیل هنر خط پرداخته است. این هنرمند تاکنون ۳۰ نمایشگاه انفرادی در داخل و خارج از کشور از جمله در دبی، لاهور، کراچی و… برگزار کرده و در بیش از ۵۰ نمایشگاه گروهی در ایران و دیگر کشورها نیز شرکت کرده است. به بهانه برپایی نمایشگاه خوشنویسی «رقم عشق» در فرهنگسرای نیاوران، پای صحبتهای احمد قائم مقامی نشستیم.
در این چند روز، بازخورد نمایشگاه برای خودتان رضایتبخش بوده است؟
فرهنگسرای نیاوران به لحاظ فرهنگی فضای خیلی خوبی دارد. اینجا بازدید کننده خاص خودش را دارد و شناخته شده است. آمارخوشنویسانی که از افتتاحیه تا به امروز برای بازدید آمدهاند بیش از ۲۰۰ نفر بوده که برای من فوقالعاده ارزشمند است. حتی در میان کسانی که با هنر هیچ ارتباطی ندارند بازدید کننده داشتیم.
تابلوهای خط نستعلیق این نمایشگاه از کدام دورههای ایران الهام گرفته شدهاند؟
آثاری که در این نمایشگاه روی دیوار رفتهاند، از سه دوره صفویه، قاجار و معاصر الهام گرفته شدهاند. از شاخصهای دوران صفویه میتوان به استاد میرعماد اشاره کرد و تعدادی از کارها هم به قبل از دوران صفویه بر میگردد و رنگ و بوی تیموری دارد. من خودم آثار استاد میرعلی هروی را که در پایان دوره تیموری و آغاز صفویه میزیسته، فوقالعاده دوست دارم و از این بزرگوار الهام گرفتهام. در آثار دوران قاجار از میرزا غلامرضا اصفهانی، میر حسین ترک و میرزای شیرازی الهام گرفتهام و بخش سوم کارهای این نمایشگاه مربوط به دوران معاصر و با یادی از استاد کلهر و شیرازی پدید آمده است.
در این نمایشگاه چند تابلوی نقاشیخط را هم به تماشا گذاشتهاید. در این باره توضیح دهید.
بله من چهار اثر نقاشیخط در این نمایشگاه دارم که حاصل تجارب این سالها در کار با رنگ و بوم است.
دهه ۶۰ به ظاهر اوج شکوفایی خط در ایران معاصر بود. چه اتفاقی باعث شکل گیری آن جریان شد؟
دهه ۶۰ اوج قله پادشاهی استاد امیرخانی بود و آثاری که استاد درآن دهه به عرصه فرهنگ و هنر این کشور تزریق کرد، بازتاب انفجاری خیلی خوبی داشت. همچنین ظهور و بروز امثال استاد شیرازی و دیگرانی که شاگردان خوب این اسطوره بودند، آن دوره را درخشان کردند.
چرا دهه ۶۰ دیگر تکرار نشد؟ به نظر میرسد بعد از اقبال جوانان به آموختن خوشنویسی در آن دوره، از این عرصه هنری دیگر خیلی استقبال نمیشود؟
نقیصهای که در این میان میبینم، مسائل اقتصادی است. جامعه هنری ما دوست دارد مسیر خوشنویسی را تعقیب کند و ادامه بدهد اما مسائل مالی خانوادهها به شکل ناخواسته موجب شده است در سطح کشور شاید آمار دلخواه هنرجو را مثل گذشته نداشته باشیم.
نظر شما نسبت به کاربرد نرمافزارهای خوشنویسی چیست. در این شرایط کتابت چه وضعیتی پیدا کرده است؟
اگر تکنیکهای نرم افزاری را در خدمت هنر قرار دهیم، بهعنوان کمک کننده است ولی این واقعیت را نباید نادیده گرفت که شاید این رفتهرفته به شکل آفت درآید که دست هنرمند امروزی ما دیگر به کتابت نرود. به اعتبار اینکه من میتوانم از نرمافزار استفاده کنم و از تکنولوژی امروز بهره لازم را بگیرم، طبیعتا تاثیر منفی خودش را بر هنر کتابت میگذارد.
با توجه به اینکه نستعلیق خط ملی ما ایرانیان است، استقبال از این خط در نمایشگاههایی که خارج از کشور برپا کردهاید، چگونه بوده است؟
بازتاب بازدید کنندههای نمایشگاههای من فوقالعاده خوب بوده است. من همیشه اعتقادم بر این بوده که ما یا باید آثار فاخر و ارزشمندی را که مخاطب را در پای خود نگه دارد و دچار سوال کند، ارائه دهیم یا حداقل تماشاگر حرکتی متفاوت در اثر ببیند. اگر بتوانیم اینگونه هنری را ما به نمایش بگذاریم، در همه جای جهان بازتاب فرهنگی خوبی خواهد داشت.
رواج خط نستعلیق در کشورهای دیگر را چگونه میبینید؟
نستعلیقی که در کشورهای عربی و ترک که ما به نام نستعلیق عثمانی میشناسیم، جایگاه واقعی خودش را پیدا نکرده است و اصلا قابل مقایسه با نستعلیق ایرانی نیست. در خصوص خطوط دیگر مانند نسخ و ثلث و کوفی واقعیت این است که از ایران پیشرفت بیشتری دارند ولی در مورد نستعلیق اینگونه نیست.
چرا هنرمندان خوشنویس ایرانی خود را از حضور در همایشهای علمی و آکادمیک در سطح جهانی بینیاز میبینند؟
شاید خیلی جواب درستی در این راستا نتوانم به شما بدهم ولی در حقیقت من از دولتمردانی که حوزه هنری کشور را مدیریت میکنند، گلایه دارم. این نقد بر این بزرگواران وارد است و انتظارم این است که این پل ارتباطی را آنها بهوجود بیاورند و حمایت و فضاهای لازم را ایجاد کنند. در صورت فراهم شدن امکانات، بیشک همه استادان خوشنویسی از تعامل هنری و حضور در محافل دانشگاهی دیگر کشورها استقبال خواهند کرد.
مسیر سنتگرایی در حال حاضر به رشد و تداوم این هنر چند صد ساله کمک میکند؟
بله، ما وقتی نگاه میکنیم که خوشنویسی رگ و ریشهای به سمت گذشتگان دارد، دو ارزش را برای ما زنده میکند. یکی اینکه ما با ارزشهای دیرینه تاریخمان، آشنا میشویم که چه گنجینهای در تاریخ ۵۰۰ ساله خود داشتهایم و برای حفظ آن گذشته باید کوشا باشیم و از طرفی هنر سنتی دیروز ما جان و روح هنرمند را پاکیزهتر نگه میدارد. هنرمند امروز ما بهخاطر هزار و یک جور دغدغههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی متاسفانه در لابهلای راست و دروغ این جامعه درگیر است که با نگاهی به پاکیزگی روح میرعماد میتواند خود را پالایش کند. جدا از تمام اینها ما نباید اجازه بدهیم هنر دیروز ما ناپایدار نشان داده شود.
مشکلات و موانع سر راه انتشار آثار و کتابهای هنرمندان خوشنویس را چگونه میبینید؟
باز هم این برمیگردد که مسئولان ما در جایگاه خودشان احساس نمیکنند که هنرمندان جزئی از سرمایههای کشور هستند. ما متاسفانه میبینیم بسیاری از کتابها ۱۴ یا ۱۵ سال است که در چاپخانهها منتظر انتشار هستند که به دلیل مشکلات اقتصادی فرصت چاپ پیدا نمیکنند. در این عرصه هنرمند مسئولیت و رسالت خودش را انجام داده و مسئولان کم محبتی میکنند. هنرمند در جامعه امروز ما به شدت غریب است، به شدت دارد منزوی میشود و به شدت در معرض خطر است. هنرمندی که نتواند ارزشهایش را نشان دهد، بهگونهای دارد این ارزشها را خفه میکند. باید هنرمند را پیدا کرد، درک کرد، حمایت کرد و نگاهش را تداوم داد.
……..
تقلید از پرواز پرندگان
خط نستعلیق دومین خط خاص ایرانیان است که در اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم هجری یعنی در عهد تیموری پا به عرصه وجود گذاشت. ابداع خط نستعلیق را به میرعلی تبریزی نسبت دادهاند. در رسالههای قدیمی خوشنویسی، داستانی نقل شده است که میرعلی شبی در خواب پرواز غازهای وحشی را دید و پیچ و خمهای نستعلیق را از حرکات نرم بدن این پرندگان الهام گرفت.
فاطمه اصالتفر