به گزارش پایگاه خبری ربیع، قال علی علیه السلام: «فاذا قدمت علی الحیّ فانزل بمائهم من غیر ان تخالط ابیاتهم؛ هنگامی که بر قبیله ای وارد شدی در منازل آنان مسکن نگزین و بر سر سفره کسی ننشین و بر لب آب چشمه یا قنات آنان که عمومی است فرود آی.»
برخی مدیران گرفتار دنیایی می شوند که آنها را به زمین می زند و نه اینکه آنها را نابود می کند بلکه جایگاهی که در آن قرار گرفته اند را نیز تخریب می نماید وقتی مدیری گرفتار ارباب ثروت شد از مردم جدا می شود و دیگر نمی تواند افراد ضعیف جامعه و متوسط را که عمده اعضا و افراد جامعه راتشکیل می دهند ببیند و به تعبیری آنها را درک کند جدا شدن از عموم مردم و همراهی با قدرتمندان و صاحبان ثروت، از آسیبهای بزرگ مدیریت است که استقلال مدیریت صحیح را تهدید می کند و روند آن را از رسیدن به اهداف آرمانی، همچون جامعه عدالت محور دور می کند و به پرتگاه ها و چالش ها خواهد کشاند. در دین مبین اسلام آن چه از ابتدا مایه افتخار بوده، دوری از صاحبان زور و زور و ثروت و مقابله با آنان جهت اجرای عدالت بوده و هست. اگر به دوران آغاز اسلام برگردیم خواهیم دید که نبی مکرّم اسلام از ابتدا تا پایان رسالت خود تمامی تلاش های خویش را مبذول داشت تا از وادی قدرت طلبان، منفعت پرستان و زراندوزان به دور باشد و بتواند رسالت الهی را خالی از هرگونه جانب داری و مصالح به صورت ناب در اختیار تشنگان مکتب الهی قرار دهد. اینکه امام خمینی (ره) می فرمودند به کسانی رای بدهید که طعم تلخ فقر را چشیده باشند حکایت از همین معناست و از رفتار همین نبی مکرم الگو گرفته است. امام علی (ع) نیز در خطابی به مسؤول جمع آوری زکات چنین سفارش می فرماید: «فاذا قدمت علی الحیّ فانزل بمائهم من غیر ان تخالط ابیاتهم؛ هنگامی که بر قبیله ای وارد شدی در منازل آنان مسکن نگزین و بر سر سفره کسی ننشین و بر لب آب چشمه یا قنات آنان که عمومی است فرود آی.»
چقدر دقت! تا آنجا که مامور حکومت نباید بر سفره کسی بنشیند بلکه باید جایی برودکه متعلق به عموم باشد این رمز دوری از انواع مختلف اتهام و نزدیک شدن به عموم مردم و حفظ عامه مردم برای حکومت است حال اگر خود مدیر مثلا از ثروتی آنچنانی برخوردار باشد چه می شود؟ اگر مدیر بر سفرههای رنگارنگ بنشیند! سفرههایی که چند نوع غذا در آن چیده شده باشد! غذاهایی که در این زمان اقلی از جامعه یعنی پولداران می توانند تناول کنند؟ چه خواهد شد؟ آیا او می تواند طعم تلخ فقر و نداری را احساس کند؟ به راستی رمز پویندگی و بالندگی مدیریت سالم دوری از وابستگی به قدرت هاست مخصوصا همنشینی با گروه ثروت اندوزی که دستشان تا مرفق در کیسه بیت المال یا در جیب مردم است و به انحاء مختلف از بیت المال متنعم می شوند یا از جیب مردم پول بر می دارند؟ و هر از گاهی هم برای رد گم کردن فریاد می زنند که بعضی می خورند و برند و …و این حکایت دزدی است که مالی را دزدیده و در حال فرار فریاد می زند دزد را بگیرید، بگیریدش که مآل مردم را برد، و …اینکه مولای متقیان می فرمایند هر کاخی دیدی بدان که در ازای آن کاخ عده زیادی کوخ نشین شدهاند نیز همین معنا را می رساند و آیا راستی کسی که مالش شمارش ندارد می تواند بفهمد گرسنگی و نداری چه مزه ای دارد؟! آیا وقت آن نرسیده است که قانون از کجا آورده ای اجرا شود؟ کسانی که در سایه مسئولیتی که داشته اند یا ارتباطی که با تصمیم گیرندگان کشور داشته اند توانسته اند ره چند ده ساله یک شبه بپیمایند و ثروت و قدرتی به هم زده اند؟ اکنون نزدیک به دو سال از دوره ریاست جمهوری سیزدهم می گذرد دولتی که با رای مردم سر کار آمده است و رئیس این دولت شب از روز نمی شناسد و مجاهدانه دنبال حل مشکلات چند و چندین ساله است. در این شرایط سخت بر وزراست که در انتخاب مدیران ستادی و استانی تجدید نظر کنند اگر مدیری نمی تواند با ارزشها و معیارها و شاخص های این دولت پیش برود و اقدام خاصی در جهت جلب اعتماد مردم و حل مشکلات محلی نداشته است، اگر قدرت ارتباط با میران ملی نداشته و نتوانسته مشکلات مردم را انتقال و جذب بودجه داشته باشد طبعا در دو سال و آندی باقیمانده نیز نخواهد توانست اقدام مثبتی نماید و لازم است فکری اساسی برای جبران این ضعف داشت؟ باید مسئولیت ها به کسانی سپرده شود که بتوانند جهادی برای مردم سربازی کنند. سرنوشت مردم وابسته به همین انتصابات است که اکنون دیر شده است و لازم است با سرعت و البته دقت به انجام برسد تا جهادگران عرصه خدمت همدست شوند و مشکلانت را یکی پس از دیگری مرتفع نمایند. مدیران باید متصف به صفاتی همچون قناعت، شجاعت و بردباری و ساده زیستی و مردمداری، توانمندی در استفاده از تجربیات نخبگان و پیشکسوتان نیز باشند تا بتوانند در مجموعه سازمان ها سلامت و خدمت را نهادینه کنند. بدیهی است ترجیح صاحبان ثروت به مردم آفتی است که مثل خوره پایههای مدیریت را می خورد و پوک می کند و باعث سقوط هر مدیری خواهد شد. البته صاحبان ثروت خرج هم می کنند گاهی نیز در قالب آمور به ظاهر خیر وارد می شوند اما در پشت این حرکت رانتی است که از مدیران می طلبند، مدیرانی که در مدت مدیریت تکیه بر زراندوزان داشته اند و ارتباط چندانی با مردم نداشته اند جز اقدامات اندک نمایشی! باید عزل گردند و مدیر مردم جایگزین شود.
بد نیست اشاره کنیم که ثروت مشروع و ثروتمندان خیر خواه مردم فراوانند که معمولا خود را به مدیران نزدیک نمی کنند و بدون قید وشرط و قیل و قال دست محرومان و نیازمندان را می گیرند حتی اگر کسی آنها را نشناسد و نداند که باید دستشان را بوسید. مدیران باید بتوانند با همه باشند و هیچکس را از نگاه و قوه شنیداری خود دور نگه ندارند و از تمامی استعدادها و ظرفیت های انسانی بهره گیری نمایند این یکی از رموز موفقیت برای هر مدیر مدبر خواهد بود. تردیدی نیست که آفت نزدیک شدن به اصحاب ثروت، دوری از مردم است. چنانچه حضرت علی علیه السلام در تعبیر «عَائِلُهُمْ مَجْفُوٌّ» (مردم نیازمند از نشستن بر سر این سفره ممنوع بودند) به این آفت مهم اشاره میفرمایند. مقام معظم رهبری نیز فرمودهاند: «به آن طبقات برگزیده و اَشرافی زیاد نزدیک نشویم؛ نزدیک شدن به آنها به طور طبیعی مایهٔ دور شدن از تودهٔ مردم و عامّهٔ مردم است.»[۲۵/۴/۱۳۹۸] مسئولان مراقب باشند.
مظفر حاجیان