ماموریت یک نمایش تکراری
« ماموریت یک نمایش تکراری » عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم قاسم غفوری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، ایران کلید واژهای است که مقامات آمریکا گویا هر روز وعده کردهاند که آن را بر زبان آورند و در قبال جمهوری اسلامی موضع گیری داشته باشند. در همین چارچوب این روزها شاهد تکرار مواضع سران این کشور در قبال ایران هستیم. در کنار ترامپ رئیس جمهور آمریکا که ایرانیان را تروریست معرفی کرده آقای هوک رئیس «گروه اقدام ایران» طی شوی تبلیغاتی که در آن آهنپارههایی را به ادعای سلاحهای ارسالی ایران به یمن، به نمایش گذاشته بود، گفت که آمریکا برای استفاده از نیروی نظامی علیه ایران تعلل نخواهد کرد.
وی در همین حال ادعا کرده است که : «ما به رژیم ایران بسیار شفاف گفتهایم که اگر منافع ما تهدید شود، برای استفاده از نیروی نظامی تعلل نخواهیم کرد. گمان میکنم آنها این را فهمیدهاند. خیلی شفاف هم فهمیدهاند». وی با ادعای اینکه آهنپارههای به نمایش گذاشته، تسلیحات ایرانی هستند که برای یمنیها ارسال شده و سعودیها آنها را به دست آوردهاند، گفت: «همزمان که جهان برای حرکت به سوی صلح و امنیت در خاورمیانه تلاش میکند، ما تلاش میکنیم تا پیشرفتهایی که ایران و نوابش طی چند سال گذشته به دست آوردهاند، خنثی کرده و به عقب برگردانیم».
در این میان هوک آهنپارههای مذکور را «مدارک معتبر آمریکا از ارسال موشکهای بالستیک توسط ایران به عراق» و همچنین ارسال تسلیحات برای طالبان در افغانستان ادعا کرده و گفت:«خارج شدن (آمریکا) از جنگ (سعودی علیه) یمن در حال حاضر، اقدامی اشتباه است زیرا باعث تسلط ایران بر تنگه بابالمندب میشود». نکته مهم دیگر آن است که رئیس گروه اقدام علیه ایران با هشدار درباره اینکه اگر نفوذ ایران در صنعا کنترل نشود، یمن به لبنان دوم تبدیل خواهد شد، ادعا کرد: «حوثیها، حزبالله دیگری میشوند… همانطور که باید نفوذ ایران در سوریه، بلندیهای جولان و عراق را کنترل کنیم، لازم است مانع تثبیت حضور ایران در یمن شویم». این ادعاها در حالی مطرح شده که پیش از این نیز پومپئو وزیر خارجه آمریکا ادعا کرده بود مشکل منطقه عربستان نیست بلکه ایران است که باید با آن مقابله شود.
حال این سوال مطرح میشود که هدف آمریکا از این فضاسازیها چیست و چه اهدافی را در ورای آن پیگیری میکند؟
پیش از پاسخ به این پرسش صحبتهای مقامات آمریکایی مبنی بر نگرانی از تکرار تبدیل شدن یمن به لبنان و حزباللهی دیگر نشانگر نارضایتی آمریکا از تحقق دموکراسی و آزادی خواهی در کشورهاست چرا که لبنان امروز به عنوان کشوری دموکراتیک که همه جریانها در آن ایفای نقش میکنند شناخته میشود و در عین حال حزبالله با مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و آزادی سرزمین لبنان، آزادی و آزادگی را به جهانیان نشان داده است لذا لبنان و حزبالله الگوی مناسبی برای سایر کشورها میتوانند باشد و خشم آمریکا از لبنانیها سندی آشکار بر ضدیت این کشور با مردم سالاری و آزادی خواهی است.
اما در با اهداف آمریکا از مواضع ضد ایرانی چند نکته قابل توجه است نخست آنکه آمریکا به دنبال توجیه خروج از برجام و تحریمهای جدید ضد ایرانی و حتی اجبار سایر کشورها به رعایت زیاده خواهیهای ضد ایرانیاش است. آمریکا با نمایش ساختگی علیه ایران در باب یمن سعی دارد تا بر شکست خود در اعمال تحریمهای ضد ایرانی پنهان و فشار بر سایر کشورها علیه ایران را تشدید کند.
دوم آنکه آمریکا با ادعای گزینه نظامی در حالی که دو سال ریاست جمهوری ترامپ همواره با تهدید و دیوانگی همراه بوده سعی در ترساندن جهان از جنگ جدید دارد در حالی که همزمان راهکار عدم این مسئله را همراهی با آمریکا علیه ایران عنوان میکند. آمریکا به صراحت میداند که توان گزینه نظامی را ندارد اما با ترساندن جهان از گزینه نظامی سعی در باجگیری از جهان دارد. البته متاسفانه مواضع برخی در داخل کشور که گفتهاند عدم تصویب سی اف تی موجب تهدید نظامی علیه کشور میشود موجب توهم ترس در ایران از گزینه نظامی شده و موجب شده تا آمریکاییها با برجسته سازی این ادعا به دنبال باجگیری از ایران باشند.
سوم آنکه این روزها آمریکا با بحرانی به نام چگونگی حمایت از سران سعودی از جمله بن سلمان ولیعهد سعودی پس از قتل خاشقجی روزنامه گار تبعه سعودی در ترکیه است. آمریکا برای کنار نهادن حمایتهای تسلیحاتی از سعودی تحت فشار جهانی قرار دارد بر این اساس سران آمریکا با برجسته سازی نام ایران و ادعاهای واهی درباره نقش آن در یمن سعی در توجیه حمایت از سعودی و البته مشارکت گستردهتر در کشتار مردم یمن دارد.
چهارم آنکه این روزها نشست سران گروه ۲۰ در آرژانتین در حال برگزاری است در حالی که از یک سو کشورها دیگر حاضر به پیروی از آمریکا نیستند و از سوی دیگر رفتارهای جهانی آمریکا موجب شده تا از این کشور به عنوان یک متهم یاد شود که باید مجازات گردد.
برهم زدن تمام قوانین و کنوانسیونهای بینالمللی، وضع تعرفههای تجاری علیه سایر کشورها، حمایت از ناقضان حقوق بشر چون سعودی و صهیونیستها و تروریستها تنها بخشی از رفتارهای بحران ساز آمریکاست باید به خاطر آنها مجازات شود.
آمریکا با مسائلی همچون جوسازی علیه ایران، تشدید تنش با روسیه، چین و… سعی دارد تا افکار عمومی را به سمت حاشیهها برده تا هم انزوایش در اجلاس گروه ۲۰ را پنهان سازد و هم از محاکمه شدن به دلیل رفتارهای بحرانسازش رهایی یابد.
با توجه به آنچه ذکر شد میتوان گفت که هدف از نمایش تکراری آمریکا علیه ایران نه از روی قدرت بلکه برگرفته از ضعفها و ناتوانیهای این کشور در برابر ایران و عرصه جهانی است که با هوچی گری به دنبال پنهانسازی آنها است.
در این میان باید به چند نکته مهم توجه داشت اولا آنکه مواضع آمریکاییها در باب گزینه نظامی، بیانگر لزوم آمادگی دفاعی کشور است که از محورهای آن را تقویت توان موشکی تشکیل میدهد. آمریکایی که به برجام پایبند نبوده قطعا اگر توافق موشکی هم صورت گیرد هیچ ضمانتی به پاینبد بودنش نیست و حتی آن زمان با نداشتن توان نظامی تهدید علیه ایران تشدید خواهد شد. ثانیا حضور ایران در معادلات منطقه هراس آمریکا را به همراه داشته است لذا ادامه این حضور راه مقابله با آمریکاست و نه خروج از معادلات.
ثالثا مسئولان از نمایندگان مجلس گرفته تا مسئولان دولتی بهتر است از بیان مسائلی همچون نسبت دادن برجام به مقابله با سایه جنگ و یا نسبت دادن سی.اف.تی به عدم گزنیه نظامی غرب، خودداری نمایند چرا که این رفتارها توهم ترس ایران از گزینه نظامی را ایجاد و موجب سوء استفاده دشمنان این مرز و بوم برای بهرهگیری از این مسئله جهت باج خواهی خواهد شد حال آنکه تمام شواهد نشان میدهد که هیچ کدام از دشمنان ایران جرات رویکرد به گزینه نظامی را ندارند چرا میدانند هر اقدامی با واکنش سخت و خشن ایران مواجه خواهد شد.