تولیدی » روزنامه سراسری کیمیای وطن » سرمقاله » مظفر حاجیان » یادداشت و سرمقاله
کد خبر : 1027046
یکشنبه - 27 فروردین 1402 - 10:38

ضرورت شناخت نقاط قوت و ضعف

امام علی علیه السلام:

أفضَلُ العَقْل مَعرِفَهُ الإنسانِ نَفسَهُ، فمَن عَرَفَ نَفسَهُ عَقَلَ، و مَن جَهِلَها ضَلَّ.

برترین خرد ورزی، خود شناسی انسان است. پس، هرکه خود را شناخت خردمند شد و هرکه خود را نشناخت گمراه گشت.

(غرر الحکم: ۳۲۲۰)

ضرورت شناخت نقاط قوت و ضعف

مظفر حاجیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، شناخت نقاط ضعف و قوت موجب رشد و تعالی می شود انسان و ملتی که نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند می توانند به رشد و کمال و پیشرفت دست یابند و انسان و ملتی که در خودشناسی یعنی شناخت نقاط قوت و ضعف خود واماندند راه به بیراهه بردند و از دیگران عقب افتادند. اینکه مقامر معظم رهبری در اولین روز هر سال در سخنرانی تبیینی و تحلیلی خود به تلخی ها و شیرینی های سال گذشته اشاره می کنند و برخی از نقاط قوت و ضعف را شمارش و متذکر می گردند برای این است که راه رشد و کمال و پیشرفت برای ملت و دوم روشن و آشکار گردد و همه در راستای خفظ و تقویت نقاط قوت و مرتفع نمودن نقاط ضعف بپردازند. امسال نیز در سخنرانی اولین روز سالی که باعنوان مهار تورم و رشد تولید ناگذاری فرمودند نقاط قوت و ضعف را متذکر گردیدند که از آنجمله از اسحکام بنیه درونی نظام اسلامی و ملت ایران ناشی از ایمان و غلبه ملت بر زنجیره خصومتهای پی در پی چندین ساله و پیشرفت های بزرگ ملت ایران در دوران تحریم در سایه ایمان نام بردند و به پنج مورد از نقاط ضعف نیز پرداختند که در سطور در پیش این موارد را به اجمال بیان می کنیم. اولین نقطه ضعف کشور، تصدی گری دولتی است که باید کاهش یابد و به بخش خصوصی انتقال یابد تا دولت فرصت لازم را برای نظارت پیدا کند. کاهش تصدیگری دولت و افزایش تصدیگری بخش خصوصی باعث رونق اقتصادی و توسعه کشور می‌شود. هر چند راهکار تازه‌ای برای خروج کشور از وضعیت کنونی به شمار نمی‌آید، اما از آن جهت که گامی در تکمیل حلقه‌های اتفاق نظر در این خصوص به حساب می‌آید، می‌تواند مایه دلگرمی باشد که امروز فراتر از نمایندگان قانون‌گذار و مجریان دولتی مسوولان و دست‌اندرکاران نهادهای نظارتی نیز بر تقویت بخش خصوصی تاکید می‌ورزند.

دومین ضعف وابستگی به صادرات نفت خام است که بارها بر ضرورت قطع این وابستگی تاکید فرموده اند اما هنوز محقق نشده است و تا این ضعف بر طرف نشود اقتصاد نمی تواند درست خود را طی کند؟ اما چه راه‌هایی برای کاهش وابستگی اقتصاد کشور به نفت خام می توان بکار بست؟

اصولا وفور منابع طبیعی در هر کشوری، موهبت بوده و درآمد ناشی از استفاده آنها حائز اهمیت است، درحالی که در کشور ما ایران نیز نفت خام به عنوان منابع طبیعی استراتژیک محسوب می شود، این موهبت الهی عکس عمل کرده و مانند آفت و بلا باعث به چالش کشیده شدن اقتصاد کشور شده است. در حقیقت موضوعی که باعث اثر تخریبی میشود؛ فروش نفت خام نیست بلکه نحوه و چگونگی استفاده از درآمدهای ارزی حاصل از فروش و صادرات است.

واردات بی رویه و صادرات مواد شیمیایی وابسته به نفت، اکنون مهم ترین چالش اقتصاد کشور ایران است. در واقع این دو مشکل فوق، برخلاف تفاوت های ظاهری، یکی بوده و هر دو با هم نشانه‌هایی از نبود سلامت در اقتصاد کشور را یادآوری میکنند. برای قطع این وابستگی باید درآمد نفت از حساب بودجه جداسازی گردیده و هزینه کرد آن فقط در جهت سرمایه گذاری مولد قرار گیرد. نیز از واردات بی رویه پرهیز و بازگشت به سیاست تولید داخل (خودکفایی _ حداقل در محصولات اساسی و راهبردی) نمود. همچنین:

 ارتقای بنیان های تولید و کمک به تغییرات استراتژی تولید از نفتی به تولید تجاری و دانش پایه، بخصوص در بخش کشاورزی سرمایه گذاری بر روی نیروی انسانی متخصص، متعهد و عملگرا و حمایت مستمر از پژوهش های کاربردی تعهد به اجرای سیاست های راهبردی و گزاره های برنامه‌های مصوب در افق چشم انداز و برنامه‌های میان مدت

 استقلال بانک مرکزی و کنترل نقدینگی هماهنگی کامل بین سیاستگذاران کشور و مدیران اقتصادی باید مورد توجه قرار گیرد.

ضعف سومی که مطرح فرمودند تاثیر گذاری دلار بر اقتصاد کشور است که باید این تاثیر گذاری به حداقل ممکن برسد. در اینجا به چند راهکار در راستای حذف دلار اشاره می کنیم:

۱.تشویق به استفاده از ارزهای ملی ۲. ایجاد ارزهای جایگزین ۳. استفاده از ارزهای ذخیره ۴. توسعه سیستم‌های مالی منطقه‌ای ۵. ترویج همکاری‌های ۶. توسعه سیستم‌های پرداخت جایگزین ۷. افزایش تولید داخلی ۸. تقویت سرمایه‌گذاری خارجی ۹. متنوع‌سازی اقتصاد

ضعف دیگری که فرمودند عبارت از مشارکت دادن مردم در اقتصاد است که راهکار مهار تورم و رشد تولید است. حوزه اقتصاد، حوزه مردم و حاکمیت و کل کشور است لذا باید نگاه‌های سیاسی را کنار گذاشته و همگی در اقتصاد مشارکت داده شوند. قطعا جلب اعتماد و اطمینان از دست رفتهٔ مردم برای نجات از وضعیت فعلی یک ضرورت است که باید به آن توجه گردد. عدم اعتماد مردم به نظام اقتصادی موجب شده که سرمایه‌های مردمی روانه بازار مسکن و خودرو و طلا و ارز شده و منجر به بهم ریختگی در سایر بازارها شود. اگر اعتماد مردم به نظام اقتصادی کشور جلب شود مردم هم سرمایه‌های کوچک خود را به بانک‌ها می‌سپارند و البته بانک‌ها هم باید این سرمایه‌ها را در اختیار تولیدکنندگان بخش خصوصی واقعی قرار دهند نه اینکه سرمایه‌های کلان را در قالب وام به یک عده خاص بپردازند و بازگشتی هم نداشته باشد.

و نکته آخر کم تحرکی در تجارت خارجی به عنوان یک ضعف مهم بیان شده که باید با توجه به گشایشهای سیاسی اخیر درهای فعال سازی تجارت خارجی را گشود و در این عرصه به وسعت توانمند کشور وارد شد ایران کشوری است که اگر در این میدان با رعایت ظرایف و توجه عمیق به منافع خود وارد شود می تواند جایگاه قابل قبولی در دنیار تجارت بین المللی پیدا کند و گوی سبقت را از بسیاری از فعالان این عرصه برباید.

شرکت در تجارت خارجی به کشورها این فرصت را می دهد تا از مزایای نسبی آن بهره مند گردند. مفهوم مزیت نسبی، به معنی امتیاز کشوری بر دیگر کشورها از لحاظ دسترسی به منابع، زمین ها، سرمایه و نیروی انسانی است. به عبارت دیگر، کشوری که کالاها و خدمات تولیدی خود را صادر خواهد کرد. علاوه بر این، شرکت هایی که سرمایه کافی دارند به دنبال کشورهایی هستند که از لحاظ زمین، نیروی انسانی غنی باشند یا شرکت هایی را جستجو می کنند که در زمان اشباع بازار داخلی به صورت بین المللی سرمایه گذاری کنند.

شرکت در تجارت خارجی فرصتی برای کشورها فراهم می کند تا از مزایای تخصص و فاکتورهای تولید محصول و خدمات بازار جهانی بهره ببرند.

تجارت بین المللی رقابت را در بازارهای داخلی افزایش می دهد و فرصتی برای بازار های خارجی فراهم می کند. رقابت خارجی کشورها را ترغیب می کند تا در استفاده از منابع خلاق تر و کارآمدتر شوند.

مظفر حاجیان