به گزارش پایگاه خبری ربیع، اولین ترجمه از کتاب «آتش و خشم» در ایران ترجمه و چاپ شد، این اثر نوشته مایکل وولف است که از امروز به صورت چاپی و الکترونیک توسط انتشارات نحل به بازار عرضه شده است.
بر اساس این گزارش، کتاب «آتش و خشم» نوشته مایکل وولف است که توسط انتشارات بین المللی نحل منتشر و راهی بازار نشر شد. تا امروز که تنها سه هفته از انتشار کتاب جنجالی مایکل وولف درباره یک سال ابتدایی فعالیت ترامپ در کاخ سفید میگذرد، گزارشها و مصاحبههای خبری زیادی در خصوص این کتاب و انگیزه نگارش آن به انتشار رسیده است.
بخشهای این کتاب بسیار خواندنی بوده و به افشاگریهایی در مورد ترامپ و اطرافیان وی پرداخته است. مایکل وولف برای نگارش این کتاب با بیش از ۲۰۰ نفر مصاحبه کرده است.
* ترامپ از تحلیفش هم لذت نبرد/ ستارهها هم نیامدند!
وولف اما در این کتاب به خشم ترامپ از مراسم تحلیفش اشاره میکند؛ او مینویسد: ترامپ از مراسم تحلیفش لذت نبرد. عصبانیت وی بهخاطر حضور نیافتن ستارههای درجه یک در این مراسم، راضی نبودن از محل اقامتش در «بلر هاوس» و دعوا با همسرش بود که به نظر میرسد میخواهد زیر گریه زند. این در حالی است که دفتر ملانیا ترامپ همسر رئیس جمهوری آمریکا این ادعا را رد کرد.
* ترس دونالد از کاخ سفید؛ نقش دولت اوباما
جالب اینجاست که در این کتاب عنوان میشود که ترامپ از کاخ سفید هراس دارد؛ در کتاب میخوانیم: «در میان بعضی از اظهارات ترامپ ترسهایی در رابطه با کاخ سفید در زمان اوباما وجود دارد که قادر به خنثی نمودن یا نابود سازی اطلاعات هستند، حتی ممکن است منابعی نیز در هنگام تغییر قدرت ها پدیدار شده باشد. به دنبال این صحبتها فشاری جهت حفظ اطلاعات در کاخ سفید و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا برای مشاهده تهدید از سوی مسکو و ابراز آن حس می شد. در اینجا تایید بیشتری نسبت به فرض اصلی ترامپ وجود داشت: دولت پیشین، کاندیدای خود را شکست خورده دید و این امر صرفا جهت صرف نظر نمودن از آداب و رسوم دموکراتیک برای برنده شدن در انتخابات نبوده است؛ در عوض، از دیدگاه کاخ سفید ترامپ، مردم اوباما با جامعه اطلاعاتی درگیر شدند تا مین هایی را در سر دولت جدید قرار دهند. این اطلاعات مخفی، به طور گسترده در سراسر سازمان های اطلاعاتی توزیع شدند و این به گونه ای بود که کار را برای آشکارسازی و محافظت از دروغگوها آسان نمودند. این ها شایعه ای بیش نبود که شامل صفحات گسترده ای می شد که توسط سوزان رایس نگهداری گردیده و مخاطبان تیم ترامپ را در لیست روسیه قرار می داد؛ او از تکنیک ویکی لیکس استفاده نمود و اسناد را در چندین سرور و در مکان های مختلف ارسال نمود. پیش از توزیع گسترده و در زمانی که اطلاعات به شدت محفوظ نگه داشته میشوند به راحتی از جایی درز میکنند. اما دولت اوباما به میزان قابل توجهی در حال گسترش آن ها بوده است.»
* ارتباطهای غیراخلاقی که ترامپ به آن میبالد/ دونالد دختربازی بدنام است
در بخش دیگری از این کتاب در خصوص تمایل شدید ترامپ به ارتباط با همسران دوستانش اشاره شده است. که آمده که ترامپ همواره به برقراری ارتباط با همسران دوستان خود میبالید.
در بخش دیگری از کتاب میخوانیم؛
ترامپ که در تولد چهار فرزند اولش غایب بود، برای فرزند پنجمش، بارون، پسری که با ملانیا داشت، حتی بازهم بیشتر غایب بود. حال در این ازدواج سوم، او به دوستانش که فکر میکرد که نهایتاً هنرش را تکمیل کرده بود: زندگی کن و بگذار زندگی کنند – “کار خودت را انجام بده.”
وولف مینویسد: او یک دختربازِ بدنام بود، و در طول کمپین احتمالاً مشهورترین دخترباز دنیا شد. او شهرت بدی درباره زنان داشت و در طول کمپین این شهرت عالمگیر هم شد. درحالی که هیچوقت هیچکس درباره اینکه ترامپ درباره زنان حساسیتی نشان دهد حرف نمیزد، او نظرات زیادی درباره اینکه چطور باید با آنها کنار آمد داشت، مثلا عقیده داشت که هر چقدر فاصله سنی مرد مسن با یک زن جوان بیشتر باشد زن خیانتهای او را کمتر شخصی خواهد کرد و سعی میکرد این نظریه را به دوستانش بقبولاند.
* روز انتخابات؛ ستاد ترامپ هم متعجب شد/ ناگفتههای فرزند رئیس جمهور امریکا
اما یکی از بخشهای مهم کتاب با عنوان روز انتخابات شناخته میشود، بخشی که اذعان میکند ستاد انتخاباتی ترامپ متعجب از انتخاب او شدند؛ در این بخش میخوانیم،
ترامپ در طول زندگیش دوستانِ صمیمی اندکی، از هر نوعش، داشت اما زمانی که کمپینش برای ریاستجمهوری را شروع کرد، تقریباً هیچ دوستی در سیاست نداشت. تنها دو سیاستمدارِ واقعی که ترامپ با آنها نزدیک بود، رودی جولیانی و کریس کریستی بودند، و هر دو مرد به نوعی عجیب و غریب و منزوی بودند.
اندکی پس از ساعت ۸ آن روز عصر، زمانی که این روندِ غیرمنتظره (اینکه ممکن است واقعاً ترامپ برنده شود) تبدیل به یک واقعیت شد، «دونالد ترامپ جونیور» پسر ارشد ترامپ به یکی از دوستانش گفت که قیافه پدرش، طوری به نظر میرسید که انگار شبح دیده بود. ملانیا، کسی که دونالد ترامپ تضمینی جدی به او داده بود، داشت اشک میریخت –البته نه از سر خوشحالی؛ ترامپ گیج و ناباور بود اما ناگهان به مردی تبدیل شد که معتقد بود شایسته ریاست جمهوری بر آمریکاست.
کتاب پرفروش امریکا در ایران توسط انتشارات نحل و با ترجمه علی صالحی طالقانی و صالح فاضل چاپ شد. بخشهای منتشر شده هم با اجازه از ناشر منتشر شده است.
انتهای پیام/فارس