سینما، تئاتر و تلویزیون » هنر
کد خبر : 644701
دوشنبه - 29 بهمن 1397 - 10:15
گزارش از نشست کارگردانان ایرانی و نمایشنامه‌نویسان فرانسوی

سلین دلبک: بازیگران ایرانی، متن را به درستی بازخوانی می‌کنند

نشست پروژه مشترک تئاتر ایران و فرانسه «فضاسازی» شب گذشته در حالی در عمارت روبرو برگزار شد که چهار کارگردان ایرانی قرار است متن چهار نمایشنامه نویس فرانسوی را خوانش کنند و حال این نویسندگان و کارگردانان در کنار هم قرار گرفتند.

سلین دلبک: بازیگران ایرانی، متن را به درستی بازخوانی می‌کنند

به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، نشست پروژه مشترک تئاتر ایران و فرانسه با عنوان «فضاسازی» با حضور سه نمایشنامه‌نویس فرانسوی، صدف اِسِر، سلین دِلبک و ژان رُنه لوموآن و نورالدین حیدری ماهر مجری طرح، شب گذشته، ۲۸ بهمن ماه در عمارت روبرو برگزار شد.

در ابتدای نشست، حیدری ماهر طی سخنانی گفت: برای انجام این پروژه مشترک قرار بر این بود که متن نمایشنامه‌نویسان فرانسوی ترجمه و توسط چهار کارگردان ایرانی به نام‌های مهران رنجبر، آرش آبسالان، شیوا اردوی و ایمان افشاریان خوانده شود.

حیدری ماهر در ادامه افزود: اولین بار است که این چهار متن در ایران خوانده و اجرا می‌شود. سعی کردیم تا جایی که ممکن است نمایشنامه‌ها از متن‌خوانی صِرف خارج و فضاسازی صورت گیرد.

وی اظهار داشت: همیشه در تئاتر ایران این طور رواج داشته که از یک نمایش و اجرای خارجی برای حضور دعوت شود، اما برخلاف همیشه امسال تصمیم گرفتیم از چند نمایشنامه‌نویس معاصر و جوان خارجی برای حضور در ایران دعوت کنیم، به همین خاطر هم پروژه بینافرهنگی «فضاسازی» شکل گرفت.

مخبر مدیر اجرایی و مترجم آثار با بیان اینکه نمایشنامه خوانی در ایران به این صورت است که متن ایرانی در سالن خوانده می‌شود، افزود: دلیل انتخاب این نمایشنامه‌ها به روز بودن متون  و توجه نویسندگان به مسائل روز است، تا به حال از این نویسندگان جوان نمایشنامه‌ای در ایران ترجمه نشده است.

وی در ادامه افزود: از این چهار نویسنده‌ای که به ایران آمدند یک نماینده به دلیل سفر کوتاه به شیراز در نشست حضور ندارد. یکی از نمایشنامه نویسان محمد القاسمی منتقد الجزایری، اولین رمانش با عنوان «دستمال» منتشر شد. او جایزه معتبر فرانسوی را در سال ۲۰۰۵ دریافت کرد و این نمایشنامه به زبان‌های مختلف ترجمه شده است. مهمترین نمایشنامه او «من مرگ را دوست دارم، همچون که شما زندگی را»، نخستین نمایشنامه او است که به فارسی ترجمه شده است.

مخبر اظهار داشت: صدف اسر، متولد استانبول نمایشنامه نویس و بازیگر است. وی به زبان فرانسه نمایشنامه نوشته و نمایشنامه‌هایش به زبان انگلیسی، آلمانی، یونانی و ارمنی ترجمه شده است. نمایشنامه‌ای که از او به فارسی ترجمه شده «ای، قاچاقچی، دات کام» است.

وی به معرفی دیگر نمایشنامه نویس پرداخت و گفت: سلین دِلبک متولد بلژیک است و چند جایزه در فرانسه گرفته است. «کودک وحشی» نخستین اثر او است که به فارسی ترجمه شده است. دیگر نمایشنامه نویسی که اثرش در ایران اجرا شده ژان رُنه لوموآن است که در جزیره‌ هایتی متولد شده ولی در فرانسه زندگی می‌کند.

آرش آبسالان کارگردان نمایشنامه «اِرزولی داهومِی (الهه‌ عشق)» نوشته ژان رُنه لوموآن عنوان کرد: این نمایشنامه پیچیده و جذاب است که آماده کردن این کار طی دو هفته بسیار سخت بود. متن هوشمندانه است و همه مناسباتی را که در جهان تراژدی با آن مواجه هستیم دربر دارد که توسط نویسنده عامدانه برعکس شده است.

وی در ادامه افزود: نمایشنامه اصلی که این نویسنده دستمایه قرار داده مرغ دریایی چخوف با ترکیبی از تراژدی‌های هملت، مکبث و شاه لیر است. ترکیب اینها کار سختی است که مطمئنا از عهده هیچ نویسنده تازه‌کاری برنمی آید. امیدوار بودم بتوانم لایه پنهان این نمایشنامه را بازنمایی کنم تا تماشاگران از شنیدنش لذت ببرند.

ایمان افشاریان، کارگردان متن «من مرگ را دوست دارم همچون که شما زندگی را» نوشته محمد القاسمی گفت: ماهیت این قصه برایم خیلی مهم بود چرا که براساس داستانی واقعی شکل گرفته. در واقع مکالمه‌ای که بین یک پلیس و تروریست اتفاق افتاده و این مکالمه ۲۰ ساعت طول کشیده است؛ چرا که پلیس می‌خواهد تروریست را متقاعد کند تا دست از کار خود بردارد. این مکالمه در مجله‌ای چاپ شده است.

وی افزود: القاسمی یک نویسنده مسلمان است که در این نمایشنامه هم تروریست و هم پلیس، مسلمان هستند. من سعی کردم در خوانش این متن فضاسازی مناسبی انجام دهم که مخاطبان از آن به غیر از گوش دادن، فضا را نیز درک کنند.

مهران رنجبر کارگردان نمایشنامه خوانی «کودک وحشی» نوشته سلین دِلبِک نیز عنوان کرد: برای نخستین بار است که من با واژه فضاسازی در نمایشنامه‌خوانی آشنا شدم. زبان و لهجه این نمایشنامه قدری متمایز از دیگر کارها است. فضای داستان قصه یک بچه عادی است که مانند یک جانور حرکات عجیب و غریب انجام می‌دهد. فردی سعی می‌کند از او نگهداری کند اما بعد والدین بچه پیدا می‌شوند. در ادامه داستان متوجه می‌شویم که پدر، مادر بچه را کشته و می‌خواهد بعد از زندان از او نگهداری کند اما در نهایت بچه به دلیل تشنج می‌میرد.

وی اظهار داشت: نویسنده این اثر ۱۳ سال در بهزیستی کار کرده و بچه‌ها را درک می‌کرد.

در نهایت شیوا اردویی دیگر کارگردان درباره نمایشنامه «ای قاچاقچی، دات کام» گفت: این کار هم جذاب بود. الان هم نمایشنامه نویس کار در کنارم حضور دارد. من برای کار کردن این متن فرصت کمی داشتم تنها چهار جلسه تمرین کردم. این کار پر از المان بصری است. در ابتدای داستان سخنگوی سازمان بین الملل اعلام می‌کند که ما از مدیریت دنیا عاجزیم به این دلیل از آن خداحافظی می‌کنیم ثروت دنیا دست یک درصد است و سایرین در فقر به سر می‌برند.

وی در ادامه افزود: سپس مطرح می‌شود که قاچاقچی‌ها در حال مدیریت هستند و ۹۹ درصد دیگر به کشورهای دیگر به امید زندگی بهتر مهاجرت می‌کنند. نویسنده داستان سه زن را روایت می‌کند که قصد مهاجرت دارند. البته داستان زنانه نیست و با این حال مخاطبان ایرانی با داستان زن عرب همذات پنداری کردند؛ چرا که خود را به او نزدیک دانستند.

در بخش دیگر نشست، صدف اسر نیز طی سخنانی گفت: جشنواره‌ها برای کارگردان‌های تئاتر خیلی مهم است چون آنها این امکان را پیدا می‌کنند که به سرزمینی بروند که متن آنها سفر کرده است؛ همانطوری که متن من در ایران خوانده می‌شود من نیز با سفر به ایران چیزهایی آموختم و فضای فرهنگی ایران را شناختم تا در کارهای بعدی‌ام از آنها استفاده کنم.

وی در ادامه افزود: سفر بسیار مهم است. من به عنوان یک تُرک وارد ایران شدم، اما به دلیل مهاجرت بیشتر احساس می‌کنم فرانسوی هستم تا ترک. سفر به ایران باعث شد که هویت ترکی فراموش شده‌ام را باز یابم و دلم برای آن هویت تنگ شود. ترک‌ها با ایرانیان تبادل فرهنگی زیادی در طول تاریخ داشتند و در واقع ترک‌ها از ایرانیان خیلی آموختند.

سلین دِلبک دیگر نمایشنامه نویس نیز گفت: من اولین باری است که به ایران می‌آیم، با اینکه به کشورهای مختلفی رفته ام اما ایرانی‌ها در نمایشنامه خوانی به متن نزدیک می‌شوند و بازیگر ایرانی به درستی متن را بازخوانی می‌کند.

وی ادامه داد: برایم جالب بود از فرهنگی که به فرهنگ ما دور است این نمایشنامه توانسته قدری فرهنگ‌ها را به هم نزدیک کند. دو سال است که نمایشنامه من در بلژیک در حال اجرا است، اما من خودم نمایش را ندیده‌ام. با خود قرار گذاشتم آن را بخوانم؛ منتها زمانی که به نمایشنامه خوانی رسیدم هر آنچه باید می‌فهمیدم را فهمیدم.

ژان رُنه لوموآن نیز اظهار داشت: سفر من از فردا آغاز می‌شود؛ چون اثرم فردا اجرا می‌شود؛ به همین دلیل سکوت می‌کنم و فردا درباره آن سخن خواهم گفت!

انتهای پیام/