سرمقاله اعتماد/ خیلی دور، خیلی نزدیک
به گزارش پایگاه خبری ربیع، سفر رییسجمهور به هند را میتوان گامی مهم در مسیر پیچیده و پر چالش مدیریت روابط دو کشور بر شمرد. در تصویر نخست ایران و هند بسیار به یکدیگر نزدیکند. درهم تنیدگی فرهنگی و تمدنی دو کشور چنان است که نظیر آن را کمتر میتوان یافت. سخنان رییسجمهور در جمع […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، سفر رییسجمهور به هند را میتوان گامی مهم در مسیر پیچیده و پر چالش مدیریت روابط دو کشور بر شمرد. در تصویر نخست ایران و هند بسیار به یکدیگر نزدیکند. درهم تنیدگی فرهنگی و تمدنی دو کشور چنان است که نظیر آن را کمتر میتوان یافت. سخنان رییسجمهور در جمع نمازگزاران حیدرآباد تقریبا نیازی به ترجمه نداشت و نشان میداد که قند پارسی هنوز هم کم و بیش هست.
افزون بر این تعارض منافع استراتژیکی میان دو کشور وجود ندارد بلکه همواره از پتانسیلهای عظیم گسترش روابط سخن گفته شده است. اما فراتر از این تصویر کلان و خوشبینانه، ایران و هند در متن سیاست بینالملل فعلی از یکدیگر بسیار دورند. ایران و هند مانند سایر کشورها در متن نظم بینالملل لیبرال با یکدیگر تعامل میکنند. این نظم و ساختارهای آن نقش تعیینکنندهای در شکلدهی به آینده تعاملات دو کشور خواهند داشت. این دو در دو سوی نظم بینالملل لیبرال قرار گرفتهاند. هند به طور تاریخی بخشی از این نظم بوده و در شرایط کنونی منافع اقتصادی و استراتژیک آن تنیدگی بیشتر در این نظم را ایجاب میکند. منافع هنجاری هند در حفظ و بسط لیبرالدموکراسی در جهان از یک سو و رقابت استراتژیک تشدید شونده این کشور با چین از دیگر سو زمینه را برای تنیدگی فزاینده آن در نظم لیبرال فراهم آورده است. به بیان دیگر این سخن که هند احتمالا فرانسه آسیا خواهد بود و روابطی نزدیک اما تا حدی مستقل با ایالات متحده مبنای سیاست خارجی این کشور خواهد بود به گونهای فزاینده واقعیت مییابد. اما ایران از لحاظ نگرش به نحوه تعامل با نظم بینالملل لیبرال در نقطه مقابل هند قرار میگیرد. این کشور نه تنها به لحاظ هنجاری نظم بینالمللی لیبرال را یک تهدید تصور میکند، بلکه بهشدت تحت فشار مدیران این نظم بوده و هست. از همین روست که رییسجمهور در این سفر به طور مکرر از نظم بینالملل لیبرال و مدیر آن ایالات متحده انتقاد کرد. افزون بر این انتخابهای استراتژیک ایران و هند با یکدیگر تفاوتهای عمیقی دارد. انتخاب استراتژیک ایران تمرکز بر شامات است و تا آینده قابل پیشبینی احتمالا بخش اعظم توان استراتژیک این کشور در این منطقه صرف خواهد شد، در حالی که هند به گونهای فزاینده سیاست خارجی خود را بر محور توازنسازی در برابر چین تعریف میکند و به پیش میبرد. روشن است که از یک سو شامات برای هند منطقهای فرعی محسوب میشود و از دیگر سو چین دوست ایران است و تصمیمگیران این کشور تهدیدی از گسترش قدرت آن احساس نمیکنند. بنابراین میتوان مدعی شد که ایران و هند در رادارهای راهبردی یکدیگر قرار ندارند و این رابطه راهبردی نیست. افزون بر این تشدید تنش در تعاملات ایران و غرب میتواند تاثیرات منفی شدیدی بر روابط با هند جای بگذارد همانگونه که در دوره تحریمها چنین شد. حفظ همین سطح از رابطه نیز در ماههای آینده در صورتی که ترامپ تهدیدات خود را عملیاتی کند، بهشدت دشوار خواهد شد. اما این بدان معنا نیست که گسترش روابط دو کشور اهمیتی ندارد. هند شکوفاترین اقتصاد در حال ظهور در جهان است که در همسایگی ایران قرار گرفته است. در هم تنیدگی فرهنگی، تمدنی دو کشور و مکمل بودن اقتصادهای آنان مبانی لازم برای گسترش روابط اقتصادی و فرهنگی را فراهم میآورد. البته نوع یادداشتتفاهمهای امضا شده در این سفر نشان میدهد که آنان هنوز در شناخت پتانسیلهای این رابطه در ابتدای راه قرار دارند. از ١۵ سند امضا شده ١٢ تای آنها یادداشتتفاهمهاییاند که اجرایی شدن آنها مهم است. افزون بر این هیچیک از این توافقات و یادداشتها در حد و اندازه دو اقتصاد، مهم نیست. به بیان دیگر شکلدهی تحقق پتانسیلهای اقتصادی و فرهنگی که رهبران دو کشور از آن بسیار سخن میگویند هنوز در ابتدای راه قرار دارد. این سفر گامی مهم در مسیری پر پیچ و خم است.