سرمقاله اطلاعات/ سخنرانی رئیس جمهور در نشست مدیران ارشد دولت
اطلاعات/ « سخنرانی رئیس جمهور در نشست مدیران ارشد دولت » عنوان ستون “محک” روزنامه اطلاعات به قلم ابوالقاسم قاسم زاده است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، روحانی رئیس جمهوری در گشایش همایش مدیران دولتی که وزرا، معاونین وزارتخانهها، مدیران ارشد اجرایی دولت و… حضور داشتند، سخنرانی کرد. محورهای سخنان رئیس جمهور و مخاطبان اصلیاش، همراهان و همکاران اصلی دولت بودند. نقد خود آنهم در مدیریت اجرایی، اصلیترین انگیزه سخنان رئیس دولت بود. اگر چه در شرایط کنونی که نظام در جبههای از جنگ خبری و تبلیغاتی خارجی و در مواردی داخلی از سوی رسانههای دیداری و شنیداری قرار گرفته است، بجای اینکه اینبار نیز محمل و انگیزه سخنرانی رئیس جمهور در همایش مدیران ارشد دولت را محور اصلی و چرایی سخنرانی او بدانند، در هجومی رسانهای رئیس دولت را مدیری ناکارآمد با تکرار وعدهها آنهم بدون برنامه اجرایی نشان دادند تا همچنان فضای یأس و ناامیدی در جامعه را زنده نگهدارند و تسویه حسابهای سیاسی ـ تشکیلاتی خود را با دولت مستقر ادامه دهند.
از تفاوتهای آشکار روحانی رئیس جمهور با رئیس جمهور قبلی (احمدینژاد) یکی هم این است که کاستیهای اجرایی در دولت خود را انکار نمیکند و به قول معروف با نقاشی و رنگآمیزی کلمات، دیگران را فریب نمیدهد. این قیاس و تفاوت در گفتار و رفتار از رؤسای جمهور قبلی (دولت نهم و دهم) با رئیس جمهور امروز (دولت یازدهم و دوازدهم) را جامعه به خوبی درمییابد. بر اثر همین قیاس و تفاوت است که در نقد سخنان رئیس جمهور و تأکید بر اجرای قوانین، وکیل پایه یک دادگستری در نوشتهای در یکی از روزنامههای صبح تهران نوشته است: «… رئیس جمهور هم خوب حرف میزند و هم حرفِ خوب میزند و از اینها قابل توجهتر اینکه چون حقوق خوانده است در چارچوب موازین قانونی صحبت میکند و در این سالهای ریاست جمهوری ایشان کمتر دیده و یا شنیدهایم که وی برخلاف قوانین موضوعه و حاکم صحبتی بکند.»
اگر چه جملات بسیاری از سخنان رئیس جمهور را میتوان شمارش کرد که در آن بر کاستیها و معایب مدیران و مسئولین اجرایی انگشت اشاره و در مواردی هشدار جدی دارد، اما روزنامه صبح دولت در صفحه اول خود این جملات را به صورت برجسته آورده است:
ـ مدیری که از وظیفه قانونی خود به خاطر اخم یک نفر عقبنشینی میکند، مسئولیت بر او حرام است.
ـ ما با مردم خیلی کم صحبت میکنیم و مدیران دولتی روزه سکوت گرفتهاند. نمیدانم آنها از چه میترسند!
ـ هیچ دستگاه نظارتی حق دخالت در امور اجرایی را ندارد.
ـ اجرای سیاست جدید ارزی یک تودهنی جدی به کاری بود که احتمالاً آمریکاییها میخواهند انجام دهند. زدن پیشاپیش این تودهنی کار لازمی بود که انجام شد.
ـ انحصار پیام رسانههای خارجی صحیح نیست. اما زندگی مردم هم نباید مختل شود.
ـ نمیدانم چرا برخی از شبکههای اجتماعی بدشان میآید و میگویند اگر مردم بیاطلاع باشند، شب راحتتر میخوابیم.
ـ مدیری که میترسد بهتر است کنار برود.
ـ انقلابی بودن یعنی گره از کار مردم باز کردن.
ـ فضای مجازی برای نظارت عامه مردم یعنی امر به معروف و نهی از منکر است، برخی میگویند ما این اقدام را از طریق موبایل و فضای مجازی قبول نداریم و باید در خیابان برویم و یقه مردم را بگیریم،اما با این اقدامات که کار دست نمیشود.
ـ نباید مالیات تولیدکنندگان را مرتب بالا برد. به جای افزایش مالیات تولید، سراغ کسانی بروید که مالیات نمیدهند. مسئولان سازمان امور مالیاتی اسامی افراد و جاهایی را که مالیات نمیدهند در فضای مجازی منتشر کنند.
ـ رئیسجمهور در ادامه سخنان خود گفت: «… ما باید اول خوب به مردم توضیح بدهیم تا آنها مشکل را بدانند. اگر توضیح ندهیم و مردم درست مشکل را لمس نکنند و دیگران راههای انحرافی را پیش پای آنها بگذارند، میتوانند مردم را تحریک کرده و ما را با مشکل مواجه کنند. چرا که مسئولان، توضیح کافی را به مردم ندادند و آنها بدون در نظر گرفتن برنامههای آینده فقط مشکل فعلی را میبینند.»
در این نوشته قصد نقد سخنان رئیسجمهور را ندارم و یا همراهی با فضای ضدتبلیغ رسانهای، که متأسفانه در خارج و داخل کشور همگونی و همصدایی پیدا کرده است. تردید نیست که طراحی جنگ گسترده خبری ـ رسانهای، به خصوص از خارج کشور مدتی است کلید خورده است. به خصوص دلارهای سعودیها و برخی از شیوخ حاکم در خلیجفارس در طراحی نظام رسانهای صهیونیستی در غرب علیه جمهوری اسلامی ایران سرمایهگذاری کردهاند. هدف، تشدید شکافهای اجتماعی و گسست همسویی ملت ـ دولت است. در این جنگ رسانهای، ضعف اطلاعرسانی جامع، فوری و به موقع از یکسو و از سوی دیگر بلبشوی رسانهای از صداوسیما تا مطبوعات و مراکز، مجامع و سکوهای ارتباطات مردمی، منجر به ناامیدی و یأسزدگی در جامعه شده است. خوراک اصلی جنگ خبری ـ رسانهای از سوی برخی از رسانههای بیگانه خارجی، سوژهسازی در درون کشور، بخصوص از سوی افراد مشهور و یا شخصیتهای دارای مسئولیت دولتی و غیردولتی است. جنگ رسانهای با سوژهسازی زنده است و سوژهها در داخل کشور، یا از مداخله در راستای اخلال در مدیریتهای کلان اجرایی و یا تصفیه حسابهای سیاسی و باندی
و… ساخته و پرداخته میشود. در کنار آتش تهیه «سوژه» که به صورت مداوم در داخل کشور تولید میگردد، ناهماهنگی مجموعه دستگاههای اطلاعرسانی و وسایل ارتباط جمعی، بستر اصلی رونق جنگ رسانهای شبکههای خبری و تبلیغاتی بیگانه شده است.
آیا وزارت ارشاد، صداوسیما و وزارت اطلاعات تاکنون امواج تخریبی و بلبشوی تولید سوژهسازی در داخل کشور از سوی شخصیتها، مراکز و نهادهای گوناگون را رصد کردهاند؟ و شاید مهمتر از آن چارهای برای اصلاح چنین شرایط تخریبی که موتور ناامیدی و تشدید یأس در افکار عمومی شده است، اندیشیدهاند؟ اگر در سخنان رئیس جمهور در همایش «نشست هماندیشی مدیران ارشد دولت» اندرز و یا راهکاری باید جستجو کرد، شاید مهمترین آن، شناخت جنگی است که در درون آنیم و ادامه دارد و آن جنگ خبری ـ رسانهای شبکههای بیگانه در منطقه و از سوی سعودیها، رژیم صهیونیستی، و غرب، علیه نظام جمهوری اسلامی با محوریت افکارسازیِ تخریبی است.