سرسنگی: تشکیل سازمان تئاتر فضایی و ذهنی است
استاد دانشگاه و معاون فرهنگی دانشگاه تهران گفت: در این سالها ما یک ریال خرج کار زیرساختی برای تئاتر نکردیم اما بولتنهای هشت رنگ منتشر کردیم، کار زیرساختی دشوار است و برای مدیران شهرت نمیآورد بنابراین دغدغهای هم نسبت بدان نداشتند تا تئاتر در آینده سرپا بماند!
به گزارش پایگاه خبری ربیع، به نقل از فارس، نشست «سازمان تئاتر، آری یا نه» از سلسله نشستهای کانون کارگردانان خانه تئاتر شب گذشته، ۲۶ آبان ماه با حضور هوشنگ توکلی، استاد دانشگاه، کارگردان و مدیر سابق اداره تئاتر، محمود عزیزی، استاد دانشگاه، بازیگر و مدیر سابق اداره تئاتر، مجید سرسنگی، استاد دانشگاه و معاون فرهنگی دانشگاه تهران و مدیر سابق تماشاخانه ایرانشهر و خانه هنرمندان برگزار شد.
در ابتدای نشست محمود عزیزی در بحث تعریف از سازمان تئاتر گفت: پیش از پاسخ به این سوال ، دو پرسش را مطرح میکنم نخست مرکز هنرهای نمایشی برای چه ایجاد شده و دوم مشابهش کجا وجود دارد؟ ما قبل از اینکه به موضوع سازمان تئاتر بپردازیم باید جایگاه هنر در کشور را بررسی کنیم.
وی در ادامه افزود: در سالهای دور ما روشهای مختلفی را پیشنهاد دادیم تا جایگاه فعالیت هنرهای نمایشی را مشخص کنیم ، یک زمانی تمام هنرمندان اداره تیاتر ستاره دار شده بودند و ما جایگاه حمایتی برای همه نداشتیم، برای همین ما به دنبال جایگاه هنرهای نمایشی رفتیم. نکته دیگر اینکه عقبه حقوقی جایگاه هنرهای نمایشی باید بررسی شود تا چند دهه آینده این اتفاق که مرکزی بتواند هنرمندان تئاتر را در خود بپذیرد در این چند دهه ندیدم.
عزیزی با بیان اینکه اگر قرار است سازمانی در تئاتر داشته باشیم میبایست مرتبط با همه هنرها باشد و جایگاه قانونی برای تئاتر مشخص کند، اظهار داشت: از مجرای وزارت کار شرایط برای تئاتریها حاصل چندانی ندارد، بنابراین قبل از اینکه به سازمان تئاتر بپردازیم اول چرایی آن را بررسی کنیم و اینکه بدانیم ما تأمین شغلی داریم یا خیر؟
این استاد دانشگاه و هنرمند تئاتر یادآؤر شد: در نهایت اگر میخواهیم تشکیلاتی در تئاتر راه بیاندازیم باید تکلیفمان با بالا دستیها هم مشخص شود. من معتقد به سازمان هنرها هستم و الان تشکیلات عظیمی چون خانه تئاتر داریم اما از آن خوب استفاده نمیکنیم.
*سرسنگی: مخالف تشکیل سازمان تئاتر هستم
مجید سرسنگی در تعریف خود از سازمان تئاتر گفت: برای تعریف سازمان تئاتر خیلی لازم نیست جای دور برویم همین سازمان سینمایی دم دستمان است و مدلش در وزارت فرهنگ و ارشاد وجود دارد. چند هدف برای سازمان متصور است نخست اینکه اگر سازمان وجود داشته باشد توجه بیشتری بدان جلب میشود و دوم اختیارات و سوم بودجه بیشتری دریافت میکند. من اعتقاد دارم اینها هیچکدام جواب نمیدهد به همین دلیل هم من مخالف تشکیل سازمان تئاتر هستم.
هوشنگ توکلی با اشاره به اینکه سازمان تئاتر میبایست مرجع رسمیاش ریاست جمهوری و دستور گیرنده از این نهاد باشد، گفت: اینکه این سازمان کارایی خواهد داشت یا خیر، پاسخ دو گانه است؛ اینکه سازمانی داشته باشیم که با قدرت و حاکمیت سروکار داشته باشد یا اینکه خصوصی کار کنیم.
*عزیزی: هنر تعریف درستی در جامعه ندارد
محمود عزیزی در ادامه با تأکید بر اینکه برای تشکیل صنف ، جنس کار تئاتریها بر نمیتابد که مناسبات وزارت کار را درنظر بگیرند، افزود: ما الان تابع سلسله مناسبات اداری هستیم که ربطی به شغلمان ندارد و تکلیفمان با خودمان و دوم جامعه هنری و مسئولان حقوقی مشخص نیست.
وی با بیان اینکه هنر ما تعریفی درستی ندارد، افزود: زیرساختها برای کار هنری چه قبل و چه پس از انقلاب تعریف درستی ندارد و هنر در سایه قرار دارد، ما باید جایگاهمان را به عنوان شهروند فعال و به لحاظ شغلی مشخص کنیم اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم همین برایمان کافی است.
عزیزی اظهار داشت: تئاتر خصوصی از چند بخش پول دریافت میکند و تئاتر دولتی هم که متعلق به دولت است اما متأسفانه تکلیف هیچکدام از اینها درست مشخص نیست و من معتقدم که اصلا تئاتری به معنای خصوصی الان وجود ندارد.
هوشنگ توکلی در پاسخ به این سؤال که نخستین گام برای سازمان تئاتر چیست، گفت: من فکر میکنم یک بار باید مروری تاریخی در زمینه مدیران اداره هنرهای نمایشی داشته باشید و گذشتهمان باید یک بار دقیق توسط کارشناسان بررسی شده و واقعیتها مشخص شود.
وی در این باره افزود: ادارهای به نام تئاتر تا سال ۶۲ وجود نداشت و ساختار درستی هم برای آن مطرح نبود اما کارها معمولی پیش میرفت ، حتی در دورا درخشان ۴۰ و ۵۰ تئاتر که هنرمندان زیادی با حداقل حقوق کار میکردند همین وضعیت حاکم بود . بعد از انقلاب قرار شد ساختاری ایجاد شود آن دوره که پیشکسوتان بازنشسته شدند و خلائی در عرصه تئاتر ایجاد شد ، نیروهای جدید جایگزین شدند و مرکز هنرهای نمایشی تعریف شد.
توکلی اظهار داشت: یک زمانی در همین مرکز هنرهای نمایشی افرادی آمدند و مدیریت گرفتند اما تعریفی از تئاتر نداشتند و آسیب زیاد زدند عده دیگری هم آمدند و ویرانهها را از نو بازسازی کردند. در یک دوره فاصله طبقاتی تئاتریها و دیگر هنرها با سینماییها زیاد شد و منشأ این اختلاف طبقاتی هم دهه شصت بود که سازمان سینمایی تعریف شد.
وی در ادامه تأکید کرد: من معتقدم اگر چنانچه قرار است سازمانی امروز داشته باشیم باید متمرکز باشد.
*سرسنگی: تشکیل سازمان تئاتر فضایی و ذهنی است
مجید سرسنگی درباره برخی نقاط ضعف تئاتر امروز گفت: نخست دانش مدیران ضعیف است و این را کارهای چند دهه قبل نشان میدهد اینکه کتابهای علمی پژوهشی و پایان نامههای مدیریتی کم داریم و دوم تجربه کمی از وضعیت جهان با این شرایط فعلیمان داریم، تئاتر امروز یک فضای جهانی دارد و خیلی کشورها این شرایط فعلی ما را تجربه کردهاند و نکته دیگر اینکه زبان مشترک بین هنرمندان و مدیران وجود ندارد یا حداقل است، اگر این دیوار بی اعتمادی از بین برود بخش عمده مسائل حل میشود.
وی توضیح داد: من نمیدانم سازمان تئاتر خوب یا بد است، صنف خوب یا بد است و تئاتر خصوصی خوب یا بد است اما در این سالها خیلی از این واژگان استفاده شده منتها ما تا طرح کلان نداشته باشیم مشخص نمیشود که اینها بدرد میخورد یا خیر. من اخیرا شنیدهام برخی میگویند به سمت تئاتر خصوصی برویم خب این که ضد بحث سازمان تئاتر است! حتی راجع به صنف هم تعاریفمان غلط است!
سرسنگی اظهار داشت:امروز ما راجع به مرکز هنرهای نمایشی صحبت میکنیم که در طول سال ۱۵ میلیارد بودجه میگیرد تازه اگر آن هم تخصیص پیدا کند، که ۵ میلیارد آن به جشنواره فجر اختصاص دارد و چهار میلیارد هم به بخش پژوهش و انتشارات میگذرد و با این میزان باقی مانده مشخص میشود که تئاتر امروز ما ورشکسته شده است! منتها فکر میکنم ما خودمان را به آن راه زدهایم درحالیکه تئاتر ما ورشکسته است و دلمان را به آیندهای که مشخص نیست خوش کردهایم!
این استاد دانشگاه و معاون فرهنگی با بیان اینکه یک بار ندیده مدیری طرحی از تئاتر ارائه دهد، افوزد: در یک جامعه که پانزده میلیارد بودجه تئاترش است ، نمیشود انتظار ۵ میلیارد بودجه برای فجر داشت، این بی بررسی و تحقیق است! مسئله سازمان تئاتر، تئاتر خصوصی و صنف نیست ، توسعه تئاتر و داشتن طرح برای آن مهم است اگر طرح را درست تدوین کنیم خودش به ما میگوید که سازمان لازم داریم یا خیر.
وی اظهار داشت:در این سالها ما یک ریال کار زیرساختی در تئاتر نکردیم اما بولتنهای هشت رنگ زدیم چون زیرساخت کار دشواری است اما برای افراد شهرت نمیآورد و مدیران چون برای خانواده تئاتر نیستند ، دغدغه هم ندارند و خود را صرف تئاتر نمیکنند تا در آینده سرپا بماند! در نهایت اگر ما طرحی برای تئاتر نداشته باشیم، بحث سازمان تئاتر کاملا فضایی و ذهنی است.
سرسنگی با مخالفت با بخشی از صحبتهای عزیزی مبنی بر سازمان سینمایی گفت: به نظرم در عرصه سینما یک عده با تدبیر جلو رفتند و من معتقدم خطرات سینما در صورت ضعف بیش از تئاتر است بنابراین باید کارها واقع بینانه پیش برود. من معتقدم با همین ظرفیت موجود هم میتوان تئاتر را ساخت مگر ما چقدر از ظرفیتهای مرکز هنرهای نمایشی بهره بردیم و مدیرانی که آمدند چقدر کارنامه کارهایشان را ارائه دادند و طرحی برای خود داشتند؟!
انتهای پیام/