رسوائی مدعیان حقوق بشر در یمن
« رسوائی مدعیان حقوق بشر در یمن » عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، بسمالله الرحمن الرحیم
با اینکه جنایات جنگی ائتلاف سعودی در بمباران یک اتوبوس حامل دانش آموزان مدرسه ابتدائی در یمن، به رسوائی تازهای برای آل سعود و حامیان آنها تبدیل شده، متاسفانه سازمان ملل و سایر مجامع مدعی دفاع از حقوق بشر از کنار این جنایت به راحتی عبور کرده اند!
گوترش دبیرکل سازمان ملل در این زمینه واکنشی انفعالی داشت و به نظر میرسد از کیسه گشاد سعودیها هنوز هم برای مقامات سازمان ملل ریخت و پاشها ادامه دارد. پیش از این با نمک گیر شدن بان کی مون دبیرکل سابق سازمان ملل وی دستور داد که یک گزارش رسمی منتشره درباره جنایات جنگی سعودیها علیه زنان و کودکان یمنی، بیاعتبار و غیرمستند معرفی شود و رسماً اعلام گردد که برای بررسی صحت این ادعاها لازم است تحقیقات جدیدی انجام گیرد.
شدت و دامنه اعتراضات علیه جنایات ائتلاف سعودی در سطح بین المللی، سعودیها و حتی حامیان آنها را به تکاپو انداخته است. آمریکا در یک تلاش آشکار برای کم اهمیت جلوه دادن مسئله، ضمن ابراز تردید درباره صحت اخبار و گزارشات مربوط به حملات وحشیانه ائتلاف و قتل عام کودکان دانش آموز، بررسی این مسئله را به سعودیها واگذار کرده است! شاید این برای نخستین بار در تاریخ بشریت باشد که بررسی جنایت جنگی را به خود جنایتکاران واگذار میکنند تا درباره صحت و سقم آن بررسی و تحقیق کنند!
نتیجه طبیعی این موضع گیری، در بیانیه رسمی عربستان منعکس شده است که طی آن اعلام شده این یک «اقدام قانونی» است و هیچگونه اشکالی از دیدگاه بینالمللی بر آن وارد نیست! لابد منظور آل سعود این است که اتوبوس دانش آموزان را با اتوبوسهای نظامیان اشتباه گرفته است.
با شنیدن این توجیه مضحک، به صورت ناخودآگاه، خاطرات مربوط به حمله وحشیانه موشکی آمریکا به یک هواپیمای مسافری ایران برفراز خلیج فارس در ذهنها تداعی میشود. در آن جنایت جنگی هم ریگان رئیسجمهور وقت آمریکا به ژنرال راجرز مدال شجاعت و لیاقت داد و آن جنایت جنگی آشکار را دقیقاً منطبق براصول و معیارهای نظامیگری آمریکا معرفی کرد.
واکنش وقیحانه سعودیها و آمریکای ترامپ هرچه باشد، سعودیها در یمن مرتکب هزاران فقره جنایت جنگی شدهاند که ماهیت، ابعاد و پیامدهای آن کاملاً آشکار و قطعی است و تحت هیچ شرایطی با توسل به لفاظیها و تبلیغات رسانهای نمیتوان بر آنها سرپوش گذاشت یا آنهمه جنایت جنگی را توجیه کرد و قانونی شمرد.
مطابق گزارشات رسمی سازمان ملل و نهادهای تحت نظارت آن، اکنون در یمن بزرگترین فاجعه انسانی قرن صورت گرفته و هر روزه ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. بیش از ۲۰ میلیون تن در معرض قحطی، گرسنگی و سوءتغذیه هستند و تلفات مرگ و میر ناشی از قحطی و گرسنگی از تلفات ناشی از شرارتهای ائتلاف سعودی و حملات جنگی هم بیشتر است. علاوه بر این با تشدید محاصره زمینی، دریائی و هوائی و همچنین حملات مستمر ائتلاف سعودی به تاسیسات زیربنائی یمن از جمله منابع و شبکههای آبرسانی و همچنین بیمارستانها و مراکز خدمات درمانی، مرتباً ابعاد بیماریهای واگیر از جمله دیفتری، وبا، تیفوس و سایر بیماریهای واگیر گستردهتر میشود و به ویژه از کودکان، زنان و افراد سالخورده و ضعیف، قربانی میگیرد.
سعودیها در برخی موارد به خاطر شدت و دامنه شرارتهای خود، نه تنها حاضر به قبول کمترین مسئولیتی در این موارد نیستند بلکه با توسل به یک شگرد تکراری و البته نخ نما شده، مسئولیت جنایات خود را به گردن حوثیها و جبهه مقاومت یمن میاندازند و مدعی میشوند گویا حوثیها باید پاسخگو باشند که البته حنای ائتلاف سعودی در این زمینه هم رنگ باخته است. موضوع مهمتر اینکه اخیراً زمزمههائی برای مذاکرات فیمابین و برقراری آتش بس در یمن به گوش میرسد. سعودیها به توصیه مستشاران نظامی آمریکا و انگلیس مستقر در اتاق جنگ علیه یمن، تلاش میکنند با توسل به جنایات بیشتر، اوضاع را به اندازه دلخواه خود متشنج کنند تا بلکه بازخورد آن را در مذاکرات آینده مشاهده نمایند، لکن با همزمان شدن واکنشهای تلافی جویانه مقاومت و ارتش یمن علیه ائتلاف سعودیها و به ویژه شلیک موشکهای بالستیک به مراکز نظامی و استراتژیک سعودی و امارات، این شگرد سعودیها با نتایج معکوسی مواجه و عملاً باعث نقض غرض شده است.
اکنون سوال این است که چرا جامعه جهانی با شرارتهای آل سعود مماشات میکند؟ و واکنشی متناسب با ابعاد فاجعه انسانی در یمن از خود بروز نمیدهد؟ البته وقتی جهان عرب و دنیای اسلام در این زمینه ساکتند و حتی با اشرار سعودی همراهی میکنند. شاید از جامعه جهانی هم چندان انتظار نمیتوان داشت مگر آنکه روزی دوران دوشیدن گاوهای شیرده منطقه به پایان برسد و نوبت سر بریدن آنها شود.