در هر کاری با مسئولیت پذیری، خطر کنید
در هر کاری، هرگز نترسید و زیاد فکر نکنید، البته منظور از این حرف، آن نیست که بی مسئولیت باشیم بلکه در کنار ترس، با مسئولیت پذیری، خطر کنیم.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، در هر کاری، هرگز نترسید و زیاد فکر نکنید، البته منظور از این حرف، آن نیست که بی مسئولیت باشیم بلکه در کنار ترس، با مسئولیت پذیری، خطر کنیم.نشست وضعیت دیگر با حضور جمعی از جوانان اصفهان به بهانه روز جهانی جوان در ۲ بخش گپ و گفت درخصوص مسائل پیش روی جوانان و سخنران کلیدی در سالن هنرستان هنرهای زیبا برگزار شد.
بعد از ظهر روز پنجشنبه ۷ شهریور، نشستی با عنوان ” وضعیت دیگر” به بهانه روز جهانی جوان در سالن هنرستان هنرهای زیبا در ۲ بخش گپ و گفت درخصوص مسائل پیش روی جوانان و سخنران کلیدی برگزار شد؛ در بخش نخست، احمدرضا کاظمی نویسنده و طنزپرداز در خصوص تحصیلات، فاطمه عادلی بازیکن تیم ملی فوتبال زنان و باشگاه ذوب آهن با موضوع فرصتهای نابرابر، شهاب کاظمیان مدیر پورتفولیو شرکت رهنما ولچرز درخصوص اشتغال و کارآفرینی و بابک بقایی دانش آموخته دانشگاه مریلند آمریکا درخصوص مهاجرت با جوانان به گپ و گفت صمیمی پرداختند؛ همچنین دکتر غلامرضا ظریفیان پژوهشگر و استاد دانشگاه به عنوان سخنران کلیدی برنامه به جمع بندی و ارائه مطالب مرتبط پرداخت.
شهاب کاظمیان، مدیر پورتفولیو شرکت رهنما ولچرز هم که برای بخش اشتغال و کارآفرینی به این برنامه دعوت شده بود، خطاب به جوانان گفت: ما جوانان برای رشد و پیشرفت به جای پشت میز نشستن و فکر کردنهای بیهوده، باید وسط میدان برویم و تجربه کنیم.
وی با بیان اینکه زندگی پیچیدهتر از آن است که خودمان بخواهیم تصمیم بگیریم کجا باشیم، افزود: در هر کاری، هرگز نترسید و زیاد فکر نکنید، البته منظور از این حرف، آن نیست که بی مسئولیت باشیم بلکه در کنار ترس، با مسئولیت پذیری، خطر کنیم.
وی با تاکید بر اینکه کار، عار نیست، تصریح کرد: بر روی سرمایههای اجتماعی خود، روی وجدان و مسئولیتپذیری خود کار کنید تا به موفقیت برسید.
وی با ابراز تأسف از اینکه متاسفانه بیشتر ما دلال شدهایم و فقط به دنبال پول هستیم، گفت: قدیمیها در کنار پول، دغدغههای دیگری هم داشتند، ما هم باید به دنبال آن دغدغهها باشیم.
فاطمه عادلی، بازیکن تیم ملی فوتبال زنان و باشگاه ذوب آهن هم که برای موضوع “فرصتهای نابرابر” به این برنامه دعوت شده بود، با ابراز تأسف از تبعیض میان تیمهای فوتبال زنان و مردان، گفت: متاسفانه در کشور ما، هزینه بستن یک تیم فوتبال لیگ برتر بانوان از قرارداد یک مرد نیمکت نشین هم کمتر است.
وی افزود: یک زنِ فوتبالیست تمام سختیهایی که یک مرد فوتبالیست تحمل میکند اعم از تنش و اضطراب، مصدومیت و دوری از خانواده را تحمل میکند اما قراردادی که برای یک فصل او بسته میشود زیر ۵۰ میلیون تومان است.
عادلی تاکید کرد: ما تلاش کردیم، همه سختیها را به جان خریدیم و از همه جملههای آزاردهندهای که به ما میگفتند زن ضعیف است و فوتبال مردانه است گذشتیم، اما بدانید ” دخترها هم فوتبال بازی میکنند، فوتبال میبینند و فوتبال را میفهمند”.
احمدرضا کاظمی، فارغ التحصیل مهندسی عمران و نویسنده و طنزپرداز هم که به دلیل نامرتبط بودن تحصیلات و شغلش برای موضوع تحصیلات به جمع جوانان در این نشست دعوت شده بود، با همان روحیه طنزپردازی خود گفت: بیشتر ما با جمله ” کُره خر درس بخوان” آشنا هستیم؛ سال دوم راهنمایی بودم یک دبیر ریاضی داشتیم که خیلی زیاد از این جمله استفاده میکرد؛ دلم میخواست الان اینجا بود و به او میگفتم من الان یک خرِ تحصیل کرده هستم.
وی با توجه به گفتمان طنزپردازی خود، ادامه داد: اگر امروز عرصه کاری من، مهندسی عمران بود هرگز به این برنامه دعوت نمیشدم پس ظاهراً یک خیریتی در خریت بنده بوده است.
کاظمی با بیان اینکه علم، صرفاً دانش نیست، تصریح کرد: برای انجام هر کاری باید علمِ آن کار را داشته باشیم؛ من دانشِ مهندسی عمران دارم اما در روزنامه کار میکنم چراکه علم این کار را دارم؛ من هرگز از بیکاری به نویسندگی و طنزپردازی روی نیاوردم بلکه از روی علاقه این کار را کردم؛ حتی جالب است بدانید که برای اشتغال در حوزه مهندسی عمران آشنا هم داشتم و میتوانستم وارد بازار عمران شوم.
این نویسنده و طنزپرداز افزود: هرگز خودتان را برای درس و تحصیلات اذیت نکنید بلکه به دنبال علاقه خود بروید تا به موفقیتی که شایسته شماست، دست یابید.
بابک بقایی، دانشآموخته دانشگاه مریلند آمریکا در رشته برنامه ریزی حمل و نقل هم که برای موضوع مهاجرت به این برنامه دعوت شده بود، گفت: بخشی از مهاجران ایرانی، افرادی از طبقه مرفه جامعه هستند که سطح رفاه برای آنان در خارج از کشور تعریف شده است؛ بخشی دیگر نخبگان هستند که سودای دانشمند شدن را در سر میپرورانند، برای این افراد سقف ایران کوتاه است؛ اما بخشی دیگر طبقهای هستند با اندک استعداد که چون آینده روشنی برای خود نمیبینند و حس معلق بودن دارند، به فکر مهاجرت میافتند.
وی با بیان اینکه مهاجرت در حقیقت یک مسئله صفر و صدی است، افزود: زمانی که خارج از کشور بودم، بلافاصله بعد از پایان تحصیلات به شغلی مرتبط با درسم دست یافتم که درآمد سالیانه ۶۵ هزار دلار برایم تعریف شده بود، با این درآمد میتوانستم در پایتخت آمریکا یک زندگی ایده آل متوسطی داشته باشم، اما برگشتم و در تهران شغلی یافتم با حقوق ماهیانه ۳ میلیون تومان که کاملاً واضح است با این حقوق در پایتخت چگونه میتوان زندگی کرد.
بقایی با بیان اینکه امروز مهاجرت مثل بختک روی فضای ذهنی همه ما سایه انداخته است، ادامه داد: وقتی در خارج از کشور بودم، در حقیقت خانواده و گروه دوستان و تمام کسانی که برایم در ایران حس تعلق ایجاد میکردند را از دست داده بودم و همین موضوع مرا به بازگشت به کشور وادار کرد.
گفتنی است؛ این نشست به همت سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان، شورای مشاوران جوان شهردار اصفهان و مدیریت پژوهش، خلاقیت و فناوریهای نوین شهرداری اصفهان برگزار شد.