در ستایش خرد
در تقویم ملی ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز فردوسی نامگذاری شده است. شاهنامه نگهبان راستین سنتهای ملی و شناسنامه قوم ایرانی است. شاید بدون وجود این اثر بزرگ، تعداد زیادی از عناصر فرهنگ ما در طوفان حوادث تاریخی نابود میشد و اثری از آنها به جا نمیماند.
عاطفه بازفتی
به گزارش پایگاه خبری ربیع، در تقویم ملی ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز فردوسی نامگذاری شده است. شاهنامه نگهبان راستین سنتهای ملی و شناسنامه قوم ایرانی است. شاید بدون وجود این اثر بزرگ، تعداد زیادی از عناصر فرهنگ ما در طوفان حوادث تاریخی نابود میشد و اثری از آنها به جا نمیماند.
فردوسی شاعری معتقد و مومن بود و تأکید میکرد:«بر این زادم و هم بر این بگذرم/چنان دان که خاک پی حیدرم»
هیچکس به اندازه فردوسی به خرد و دانش باور نداشته و تشویق به اندوختن هنر، علم و دانش ننموده است:«کسی کو به دانش توانگر بود/ز گفتار و کردار بهتر بود/ خرد باید و دانش و راستی/ که کژی بکوبد ار کاستی» در ادامه نگاهی گذرا به جایگاه خرد در شاهنامه فردوسی خواهیم داشت.
دیباچه شاهنامه
واژه خرد بیش از پانصد بار، واژه خردمند بیش از سیصد بار و واژه خردمندی بیش از بیست مرتبه در شاهنامه تکرار شده است که خود نشان از توجه ویژه حکیم توس به این مسئله دارد.
شاهنامه را که باز کنیم نخستین بیت آن کافی است تا بدانیم خرد تا چه اندازه نزد فردوسی، بزرگ و ارجمند است. به نظر فردوسی، انسانِ با خرد، اهل مدارا و شکیبایی است و بر اثر شنیدن هر گفتاری خشمگین نمیشود و میداند پیروزی با کسی است که بردبار است و خرد را مد نظر قرار میدهد. حکیم توس میداند که خرد در کار و امور روزانه هم کاربردهایی دارد از سوی دیگر نظام فکری و فلسفی فردوسی در دیباچه شاهنامه بیش از هر قسمت دیگر آن نمود پیدا کرده است در این قسمت فردوسی آن چنان در ستایش خرد داد سخن میدهد که اندیشه غالب بر دیباچه را خرد و خردگرایی میتوان دانست و بیدلیل نیست که در آغاز شاهنامه که به روش معمول به وصف و نعت خدا اختصاص داده شده فردوسی از صفت و آفریدههای خداوند پیش از همه «خرد» را انتخاب کرده است و برآن تأکید نموده:«به نام خداوند جان و خرد/کزین برتر اندیشه برنگذرد»
جالب است هزار سال پیش، قبل از دوره رنسانس غرب، سدهها پیش از قرن ۱۸م. قرن روشنگرایی، پیش از تولد دکارت و ولتر یک شاعر ایرانی این چنین با شور و هیجان خرد را ستوده؛ خردی که فردوسی به توصیف آن پرداخته به معنای قوه ادراک به تنهایی نیست بلکه قابلیت شناخت نیکیهاست، حکمت ژرف پهناور است که با آرامش همراه است.
انسان و خرد
خرد چراغی است که در زندگی روزمره راه انسان را روشن میکند و او را به راه راست حیات رهنمون میسازد:«خرد بهتر از هرچه ایزد بداد/ ستایش خرد را به از راه داد/ خرد رهنمای و خرد دلگشای/ خرد دست گیرد به هر دو سرای»
انسان و خرد این دو آفریده پروردگار در شاهنامه باهم سخت مربوط هستند و یکی بی دیگری وجود ندارد. فردوسی خرد را عطای خدا میداند و دانش را یاور و مددکار خرد میداند که پیوسته آن را نیرومند میسازد. از نظر فردوسی سخنی ارزشمند است که با خرد آمیخته باشد :«سخن چون برابر شود با خرد/روان سراینده رامش برد»
سیمای خردمندان
فردوسی بیشتر پند و اندرزهای خود را از زبان فیلسوفان و موبدان که در شاهنامه نمونه خردمندان هستند، بیان نموده و بارها از زبان حکیم بزرگمهر درباره ارزش خرد و دانش سروده است:«ز دانش چو جان تو را مایه نیست/به از خامشی هیچ پیرایه نیست/چو بر دانش خویش مهر آوری/خرد را ز تو بگسلد داوری»
قهرمانان خردمند
همه قهرمانان شاهنامه پیش از همه با خردمندی خود ممتاز میشوند. فردوسی پهلوانی را که صاحب خرد نیست مرده میداند:«ولیکن خرد نیست با پهلوان/ سر بیخرد چون تن بیروان»
درخشانترین سیمای انسان در شاهنامه «رستم» است که بیش از دیگر پهلوانان و حتی شاهان توجه فردوسی را جلب کرده است او علاوه بر قدرتهای بدنی با خرد و دانشمند هم هست رستم در آغاز داستان «کاموس کشانی» اینگونه توصیف میشود:«خردمند و بیدار دل، مرد جنگ/ به خشکی چو پیل و به دریا نهنگ/سرمایه مردی و جنگ اوست/خردمندی و دانش و هنگ از اوست»
گاهی حرص جنگ خرد را از رستم، پهلوان شاهنامه، دور میکند و باعث وقوع یک فاجعه میشود؛ کشتن فرزندش! فردوسی این لحظه دردناک را در شاهنامه تصویر نموده و با تأسف تأکید میکند هر گاه خرد از انسان دور شد آدمی حتی از حیوان هم پستتر میشود:«از اینرو، یکی را نجنبد مهر/خرد دور بد، مهر ننمود چهر/ همی بچه را بازداند ستور/چه ماهی به دریا، چه در دشت گور/ نداند همی مردم از رنج آز/ یکی دشمنی را ز فرزند باز»
خرد، اساس دین و هویت ایرانی
فردوسی مسلمانی خردگراست که در بینش او خردورزی و خداپرستی دو بال حرکت به سوی تعالی محسوب میشوند. او با دستمایهای از خرد و دیندای شاهکاری میآفریند که نمودار اندیشه و فرهنگ خود و نیاکان فرزانه اوست.
دین و خرد واژههایی هستند که در شاهنامه زیاد به کار رفتهاند. فردوسی راه رستگاری را خردپروری و دینداری میداند:«تو را دین و دانش رهاند درست/ درِ رستگاری ببایدت جست»
شاهنامه گنجینه پربهای افکار و اندیشههای بلند اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و فلسفی بوده است. یکی از موضوعات مهمی که در سراسر این کتاب ارزشمند، اندیشههای گوناگون فردوسی را به هم پیوند میدهد مسئله خرد و خردمندی است و با توجه به اهمیت ویژهای که نزد فردوسی داشته در شاهنامه نمودهای مختلفی داشته است.
عاطفه بازفتی