حکایت سم در اقتصاد ایران
با بررسی چند سال گذشته از مبحث مطرح شده در مورد اقتصاد و وجود مشکلات بسیار بر سر این بخش میتوان به جرأت گفت: وضعیت بخش اقتصاد، افتادن در ورطه رو به زوال است که باید برای آن فکری کرد.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، با بررسی چند سال گذشته از مبحث مطرح شده در مورد اقتصاد و وجود مشکلات بسیار بر سر این بخش میتوان به جرأت گفت: وضعیت بخش اقتصاد، افتادن در ورطه رو به زوال است که باید برای آن فکری کرد. همراه شدن با کار آفرینانی که هر لحظه فکر رسیدن به ساحل امن و نگه داشتن زندگی، وضع کار کارگرانشان، خواب و خوراک را از چشمانشان برده و بیتدبیری، کم کم خمیده قامتشان میکند و گاه بر اثر توجه نکردن مدیران بخشهای دولتی و چشمپوشی کردن و کنار گذاشتن بخشی که تمام ماهیت یک کشور به آن وابسته است، کم کم نه تنها آنها را، بلکه چرخ کشور را هم به زوال خواهد کشاند.
پس باید کمکی شود تا این چرخ به چرخش بیشتر امید داشته باشد. میتوان گفت وارد کردن بخشهای خصوصی به این عرصه به تمام پیکرهای صنعتی کشوری خونی تازه در کالبد نیمهجان صنعت جاری خواهد کرد و هزاران نفر را دوباره بر سر سفره باز خواهد گرداند.
گروه صنعتی آذران(سهامی خاص) در سال ۱۳۶۵ در شهر تاریخی و صنعتی اصفهان پا به عرصه صنعت نهاده است. این شرکت برآمده از دل کارخانهای است که به دست
صنعتگران سختکوش و متعهد برای ساخت انواع چرخدنده صنعتی بنا نهاده شده بود و پس از طی دوره تحقیقاتی و سیر تکامل و با تغییر ساختار تولید و نظر به نیاز مبرم کشور اقدام به تولید شیرآلات برنجی با نام تجاری «آذر» نموده است.
در هیاهوی کلاف سردرگم اوضاع صنعت و اقتصاد کشور با یکی از کارآفرینان اصفهانی همراه شدیم.
گفتوگوی خواندنی ما را دنبال کنید:
خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید.
خلیل بقولیزاده، رئیس هیئتمدیره شرکت شیرآلات آذران هستم. ۳۴سال است که در این عرصه تلاش میکنیم.
وضعیت مدیریت را در این سالها چگونه ارزیابی میکنید؟
مدیریت صنعت و مدیریت اقتصاد، در بخش صنعت، ملزوم هم هستند و به مدیران ارشد یک جامعه بر میگردد.
اقتصاد برای همه صنعتگران، نقش اصلی را ایفا میکند، زمانیکه کار تولیدی صنعتکار به ثمر میرسد ولی نتواند به بازار عرضه کند، یک اقتصاد ناقص به وجود میآید و به خاطر جایگزین نشدن مواد اولیه، نیروهای کاری این طرح متوقف خواهد شد.
متأسفانه بسیاری از کارخانهها در رکود به سر میبرند، بخشی از تولید راکد مانده است مسئولان باید کمک کنند، ولی متأسفانه این فقط شعار است و هنوز به مرحله عمل نرسیده است.
مدیریت در ایران تا چه حد به بخش خصوصی وابسته است؟
اصلا بخش خصوصی هیچ دخالتی در این بخش ندارد. من هم که تشکل خصوصی دارم، تحت تأثیر مدیریت کلان کشور هستم.
وضعیت موجود به خاطر مهار تورم، همه جا مسکوت بوده، پس همه امور تحت تأثیر تورم قرار می گیرند و به ناچار در این بخش باید تولید خود را پایین بیاورم و کارگم را از کار بیکار کنم تا بتوانم بقیه کار را انجام بدهم، دست روی دست گذاشتن کاری از پیش نمیبرد.
نظرتان در مورد وجود تشکلهای خصوصی را بفرمایید؟
محتوای این بخش در کشور به دلیل واگذاری به بخشهایی چون سازمان تأمین اجتماعی، وجود ندارد.
این سازمان زیر مجموعه دولت است، پس اگر به بخش خصوصی واگذار شود این باعث حرکت همه بخشها خواهد شد و ایجاد
کار آفرینی میکند.
آیا رشد اقتصادی در ازای رقابتهای سازنده اقتصاد صورت می گیرد؟
بله حتما اینگونه خواهد بود، اما تهسیلات می دهند، بعد از مدتی سراغ افراد خواهند رفت که باز پرداخت تسهیلات را نداشته است، توجهای به کسانی که با این تهسیلات کار کردند و باعث کار آفرینی شدند، ندارند که ترتیبی بدهند آنها تشویق و انجام امور برای آنها آسانتر گردد.
چگونه میتوان فرصت های کسب و کار را شناسایی کرد؟
در بخش صنعت شناخت موقعیت کار بسیار اهمیت دارد، وقتی تولید داشته باشیم، به شرط داشتن خروجی فعال، در کنار آن
می توانیم ۱۰ کار دیگر انجام دهیم.نمی توان انتظار داشت یک بخش پیشرفت کند و بقیه را رها کنیم. به عنوان مثال ایران خودرو روزانه ۳۰۰ ماشین تولید می کند این تنها وظیفه ایران خودرو نیست بلکه ۶۰-۵۰ کارخانه دیگر که اصلا مشخص نیستند و ایران خودرو قطعات تولیدی این کارخانه ها را مونتاژ میکند به هم وصل میکند و خودرو ساخته میشود.
برای صنعتگران، با هم بودن مهم است. در بخش مدیریت، چون ضرورت کار با دستگاههای مختلف است، پس تولید با خود ماست.
قالبسازی از بیرون جذب ما شده در بخش ما مشغول کار است و حقوق می گیرد و تولیدش کار را برای ما راه می اندازد و همه اینها مستلزم داشتن خروجی بسیار مناسب است که آن هم مستلزم اقدامات کلان دولت خواهد بود و به خودی خود همه قشرهای صنعت درگیر تولید میشوند.
پیشنهاد خود را برای جذب سرمایهگذاری بیشتر در اقتصاد ایران بفرمایید؟
فعال شدن در صنعت که لازمه آن سرمایهگذاری داخلی و خارجی است که سودآوری به همراه خود دارد و باعث اشتغال در بین افراد و ایحاد بومیگری میشود. کسی که پولش را برای گسترش صنعت میدهد، میخواهد سود حاصل از کارش چیزی نزدیک به سود بانکی باشد، من این قول را میدهم به شرط اینکه من هم خروجی خوبی داشته باشم و این باعث میشود تا حرکت در کار من ایجاد شود.
آیا دولت میتواند با کوچک کردن اختیارشان و واگذاری به بخش خصوصی، به این بخش کمک کند؟
بله، اگر واقعاَ انجام شود، یعنی نظارت با دولت و بخش خصوصی در کنار آن حضور داشته باشد، واقعا این خوب است ولی با وجود یک سری خط مشیهای سیاسی در کشور ما این اتفاق نیفتاده است، در اغلب کشورها خط مش واقعی سیاسی همراه با بخش خصوصی هستند.
ما چندین طرح نیمهکاره در کشور داریم، که با جابهجا شدن مدیریت این طرحها، به طور کلی دچار تغییرات میشوند، حتی با جابهجا شدن مدیر، کل آن وزارت خانه نیز دچار تغییرات می شود.
لازم است که قانونی تصویب شود که بخشها به مراتب در جایگاه خود قرار گیرند.
مرد خرمند هنرپیشه را
عمر، دو بایست در این روزگار
تا به یکی تجربه آموختن
با دگری تجربه بردن به کار
آیا ارائه وام یا تهسیلات میتواند به ایجاد اشتغال پررنگتری کمک کند؟
تهسیلات وام، شامل، دادن وام وگرفتن وام است که دادن وام و تهسیلات بسیار بد است.
با چه نرخی داده شود مثلا ۱۸ % و بعد ۵% دیگر به خاطر هزینههای دفترخانه و … در اصل ۲۳% میشود .
کدام صنعتکاری می تواند تولیدش را با۳۰% بفروشد که فقط ۲۳% آن مال بانک و فقط ۷% مال کارخانه و مسائل دیگر آن است؟
این یعنی ریختن سم در اقتصاد ایران و یا شلیک اسلحه پر به سمت اقتصاد، پس باید با نظارت و با دقت و با رهن کامل گرفتن اموال شخصی و دادن تسهیلات مناسب که باعث ایجاد کار آفرینی شود و شناختن کارگاههایی که معادل ذوب آهن هستند به آنها تهسیلات دهند.
سخن آخر…
تشکلهای صنعتی برای ارائه تولید تحمل داشته باشند و مقاومت کنند، زمان به سختی میگذرد. از نیروهای جوان استفاده کنیم تا بتوانیم به حرکتمان ادامه دهیم.