سرمقاله/

حقوق بشر! ابزار دشمنی استکبار

سالهاست استکبار جهانی برای مقابله و فشار بر کشورهای مستقل از ابزار حقوق بشر بهره می گیرد؟! اما نه حقوق بشر به معنای واقعی کلمه! آنجا که چندین هزار  زن و مرد و پیر و جوان و کودک به خاک و خون کشیده می شوند آمریکای مدعی حقوق بشر خفته و در خواب خرگوشی به سر می برد!

حقوق بشر! ابزار دشمنی استکبار

پایگاه خبری ربیع/

سالهاست استکبار جهانی برای مقابله و فشار بر کشورهای مستقل از ابزار حقوق بشر بهره می گیرد؟! اما نه حقوق بشر به معنای واقعی کلمه! آنجا که چندین هزار  زن و مرد و پیر و جوان و کودک به خاک و خون کشیده می شوند آمریکای مدعی حقوق بشر خفته و در خواب خرگوشی به سر می برد! کودک کشی در یمن و فلسطین و سوریه و…ضد حقوق بشر نیست اما اعدام یک جانی و قاتل ضدحقوق بشر است؟! از نگاه اینها هر کس نوکریشان را نکند کشته شود عین حقوق بشر است! اما اگر کشور مستقلی براساس قوانین خودش قاتل یا قاچاقچی ای را بکشد ضد حقوق بشر عمل نموده است؟تعریف حقوق بشری آنها گزینشی است نه حقوقی! آری، آنچه در هفته های اخیر نشانه هایی از تحرکات و تحریکات جدید در پوشش حقوق بشر علیه ایران آشکار شد از همین نگاه صادر شده است. ابتدا برخی از نهادها و سازمان های به اصطلاح حقوق بشری به صحنه آمدند و به بهانه اجرای یک حکم قصاص در ایران با رویکردی مداخله جویانه، جمهوری اسلامی را به نقض حقوق بشر متهم کردند! در امتداد همین سناریو، رسانه های بیگانه و ضدانقلاب و متاسفانه برخی دنباله های داخلی در موضوع دمیدند و با پمپاژ خبری آن، نعره های حقوق بشری سر دادند! متاسفانه شورای حقوق بشر سازمان ملل هم در بازی و زمین آمریکا و چند کشور غربی بازی کرد و در اقدامی پرسش برانگیز و در قالب یک بیانیه سیاسی و مغرضانه ولی با ژست حقوقی، ایران را ناقض حقوق بشر دانست! به چه جرمی؟ به این جرم که یک قاتل را طبق درخواست اولیای دم و بر اساس قوانین موضوعه کشورش قصاص کرده است. این صحنه آرایی و ندای حقوق بشر سر دادن و از موضع شاکی، ایران را به نقض حقوق بشر متهم کردن به گونه ای بود که حتی شکل ظاهری کار را هم رعایت کردند و یک نهاد رسمی حقوق بشری، اسیر یک سناریوی پیچیده و سیاسی می شود! حالا باید دید  پشت پرده این پروژه و سناریوی دم زدن از حقوق بشر، و ایران را بر جایگاه متهم ردیف اول نشان دادن چیست؟ آمریکایی ها و غربی ها سالهاست حقوق بشر واقعی را نادیده گرفته، بلکه به رگبار بسته اند. آنها نگاه پروژه ای و ابزاری به حقوق بشر دارند تا در پوشش آن اهداف و سناریوهای زیاده خواهانه و جاه طلبانه شان را دنبال کنند.  حتی اگر بر مبنای  حقوق بشر لیبرالیستی  هم بخواهیم قضاوت کنیم، آمریکا بزرگ ترین ناقض حقوق بشر است چرا که امروز در جای جای ایالت های این کشور با صحنه هایی چون سرکوب، خشونت شدید پلیس، بازداشت های شبانه، تیراندازی مستقیم به معترضان و کشتار سیاه پوستان مواجه ایم که نمونه اخیر و بارز آن قتل تاثر برانگیز جرج فلوید بر اثر زانوی پلیس بر گردن او بود! و در کشورهای مختلف نیز از آدم کشان و جلادانی چون سعودی و…حمایت می کند؟!در فرانسه و انگلیس نیز پدیده ضدحقوق بشری بسیاری قابل مشاده است. بنابراین؛ این ناقضان اصلی و بین المللی حقوق بشر از این جهت علیه دیگر کشورها سروصدای حقوق بشری سر می دهند که هم ژست حقوق بشری گرفته باشند و هم اهرم فشاری علیه کشورهای مستقل به راه بیندازند وگرنه با کشوری که زیر بلیط آنها باشد هیچ مساله حقوق بشری ندارند! نمونه آن عربستان سعودی است که علی رغم کارنامه سیاه حقوق بشری و رسوایی رشوه بزرگ برای خروج از فهرست ناقضان حقوق کودکان در یمن، هیچگاه مورد اعتراض آمریکا و غربی ها قرار نگرفته است.

بی تردید مشکل آمریکا و چند کشور غربی این است که چون در کمپین فشار حداکثری علیه ایران شکست خوردند و نتوانستند با ساز مذاکره جدید، برجام موشکی و منطقه ای و … به ایران اسلامی تحمیل نمایند؛ در سناریوی تازه خود کوشیدند با حربه و اهرم به اصطلاح حقوق بشری، زمینه ناامنی در ایران را کلید بزنند. چگونه؟ با این ترفند توطئه آمیز که در پوشش حقوق بشری و عملیات روانی و رسانه ای، فضایی را برای آینده شکل بدهند که کسی نتواند مجرمی، قاتلی، شروری، و… را به سزای اعمالش برساند. به تعبیر ساده تر؛ هزینه اجرای مجازات برای قاتلان و اشرار را بالا ببرند. از سوی دیگر؛ اگر این فضا شکل بگیرد مجرمان خطرناک ابایی ندارند که برای کوچکترین مسایل و اتفاقات، دست به قتل بزنند و به این ترتیب ناامنی را در جامعه تئوریزه کردند! بنابراین شواهد و قرائن متقن ، آشکار و غیر قابل انکار نشان می دهد که مساله، پرونده نوید افکاری نبوده و امثال او نبوده است؛ مساله این است که دشمن در پوشش حقوق بشری می خواهد زمینه ناامنی و آشوب و اغتشاش را کلید بزند.

به یقین دشمن با همه توانش قادر نخواهد بود پروژه عادی سازی جرم و جنایت در ایران را عملیاتی نماید چون هم مردم در صحنه هستند و از بسیرتی بالا برخوردارند و به راحتی نقشه های دشمن را می خوانند نیز دستگاه قضایی در ایران اسلامی هم مستقل است و هم مقتدر. مستقل است چون مثل دستگاه قضایی آمریکا نیست که رییس جمهور  بتواند در فرایندی، قاضی منصوب کند و نحوه قضاوت او در گروی مسایل سیاسی باشد. مقتدر است چون احکام و قوانین اسلامی را اجرا می کند و تحت تاثیر کلیشه های کاذب حقوق بشری قرار نمی گیرد و حساب معادلات آمریکا و دیگر مدعیان تو خالی حقوق بشر، این بار هم به شکست خواهد انجامید و چهره بدون رتوش آنها که مدافعان و حامیان قتل و جنایت هستند برای افکار عمومی عالم  بر ملا شده است.

 مظفر حاجیان