حج برائت ۲
در شماره قبل موضوع حج برائت را اشاره کردیم در ادامه احادیثی را بیان میکنیم. به حکم عقل و فطرت، هر انسان آزادهای که نور فطرت و عقل را در درون خود خاموش نساخته، بی اختیار خداوند متعال و اولیاء او را دوست میدارد و به همین میزان از دشمنان و بدخواهان ایشان نفرت دارد و بیزاری میجوید.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، در شماره قبل موضوع حج برائت را اشاره کردیم در ادامه احادیثی را بیان میکنیم. به حکم عقل و فطرت، هر انسان آزادهای که نور فطرت و عقل را در درون خود خاموش نساخته، بی اختیار خداوند متعال و اولیاء او را دوست میدارد و به همین میزان از دشمنان و بدخواهان ایشان نفرت دارد و بیزاری میجوید این همان چیزی است که به فطرت پاک الهی مشهور است که همه انسانها از آن برخوردارند منتهی آنهایی که بویی از آن ندارند علتهای زیادی از جمله تربیت، محیط، لقمه و باالاخره ابتلا به گناهان مختلف است که این فطرت الهی و پاک را مخدوش و محدود و به نابینایی میکشاند. بحثی داریم تحت عنوان فروع دین که اصلش تولی و تبری است. تولی به معنی محبت به اولیاء الهی، اهل بیت و امامان علیهم السلام است. نشانه محبت به اولیاء نیز اطاعت و پیروی از آنهاست. در این سطور با توجه به موضوع بحث اشارهای روایی به تبری یعنی بیزاری جستن از دشمنان خدا و رسول و اهل بیت علیهم السلام خواهیم داشت.
با نگاهی به رفتارهای عادی و دور از افراط و تفریطها در میان مردم دنیا، مشاهده میکنیم که این سنّت رایج و پذیرفته است که انسانها وقتی کسی را دوست میدارند و آن فرد احترام و جایگاه ویژهای نزد آنها دارد، به تبع این محبّت، دوستان محبوب خود را نیز دوست داشته و از دشمنان او بدشان میآید. حالا تصوّر کنید فرد یا افرادی به این شخصیت توهین کرده و با او دشمنی کنند، آیا این رفتار هیچ تأثیری روی ارادتمندان آنها نخواهد گذاشت؟ مسلّم است که به شدّت خشمگین شده و علیه او به اَشکال مختلف اقدام میکنند این رویه همه جا جاری است مخصوصاً وقتی شما مسلمان و شیعه باشید طبعاً نه فقط از روی دوستی صرف بلکه از روی محبت اعتقادی در مقابل دشمنانش تا پای جان خواهی ایستاد و اکنون دنیا شاهد این ایستادگی بیش از چهاردهه مردم ایران در مقابل دشمنان خدا و رسول و امامان است از طرفی به حکم حدیث شریف:”من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم” در طول این چند دهه با تمام توان به حمایت از مسلمانان و حتی سایر مستضعفینی که مورد ظلم واقع شدهاند پرداخته است و با صراحت میگوید و عملاً نیز وارد میشود و به ملت ستمدیده تحت ظلم صهیونیستها و مستکبرین کمک میکند.
این اقدام حکایت از مطابقت آن با عقل و فطرت انسانی دارد، به طوری که اگر کسی با این قاعده مخالفت کند، نزد مردم دنیا بی عقل و نادان محسوب میشود و مورد اعتراض قرار میگیرد. دقیقاً به همین دلیل است که سالهاست میبینید مردم دنیا و مخصوصاً مسلمانان در برابر توهینهای دشمنان اسلام به ساحت مقدّس پیامبر اکرم (ص)، چون دریایی موّاج می خروشند و فریاد خشم و غضب خویش را همچون تازیانه ای بر جان دشمنان حضرتش نشانه می روند و این همان اعلام انزجار و برائت از دشمنان خدا و رسول است که منطبق با عقل و منطق است. آری به حکم عقل و فطرت، هر انسان آزاده ای که نور فطرت و عقل را در درون خود خاموش نساخته، بی اختیار خداوند متعال و اولیاء او را دوست می دارد و به همین میزان از دشمنان و بدخواهان ایشان نفرت دارد و بیزاری می جوید. لازم به ذکر است، مَثَلِ خدا و اولیائش، مَثَل نور است و طبیعتاً دشمنان او ظلمت اند. هرگز نور و ظلمت هم زمان در یک جا جمع نمی شوند و همین است راز تولّی نسبت به خدا و اولیاء او و تبرّی در برابر دشمنان ایشان. مولای متّقیان امیر مؤمنان علی علیه السّلام با تکیه بر آیه ای از قرآن کریم، همین مسأله را مطرح نموده و می فرمایند: «لَا یجْتَمِعُ حُبُّنَا وَ حُبُّ عَدُوِّنَا فِی جَوْفِ إِنْسَانٍ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ یقُولُ “ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَینِ فِی جَوْفِهِ”». محبّت ما و محبّت دشمن ما در دل یک انسان جمع نمی شود، به درستی که خداوند عزّ و جلّ می فرماید: خداوند در درون هیچ انسانی دو قلب قرار نداده است (تا با یکی ائمّه اطهار و با دیگری دشمنان ایشان را دوست بدارد).
تردیدی نیست که امروز آنهایی که می گویند اسلام بجای خود و با آمریکا و اسرائیل نیز باید همنشینی و همگامی داشت؟! نمی توانند خود را مسلم به معنای واقعی بنامند! مثل کسانی که علی علیه السّلام را خلیفه چهارم خود می دانند و به او اظهار علاقه می کنند، و هم زمان معاویه را که در دشمنی با آن بزرگوار بی نظیر بود، به عنوان خال المؤمنین و صحابی پیغمبر، دوست داشته و نسبت به او ارادت دارند؟! چنانچه امام صادق علیه السّلام در جواب سوال شخصی که پرسید: «إِنَّ فُلَاناً یوَالِیکمْ إِلَّا أَنَّهُ یضْعُفُ عَنِ الْبَرَاءَهِ مِنْ عَدُوِّکمْ»، فلان شخص ولایت و محبّت شما را دارد ولی در برائت از دشمنانتان ضعیف است فرمودند: «هَیهَاتَ کذَبَ مَنِ ادَّعَی مَحَبَّتَنَا وَ لَمْ یتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّنَا»، هیهات! دروغ می گوید کسی که محبّت ما را ادّعا می کند ولی از دشمنانمان برائت نمی جوید؟ مراقب باشیم این همان نفاقی است که انسان گرفتارش می شود! کسانی که مدّعی هستند هم محمّد و آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین را دوست دارند و هم دشمنان ایشان را، از دو حالت خارج نیستند: ۱- یا انسان های جاهلی هستند که قدرت تشخیص دوست و دشمن را ندارند، یعنی نمی دانند دشمنان اهل بیت چه کسانی هستند و ندانسته به آن ها اظهار ارادت و محبّت دارند. که این طایفه اگر علم پیدا کنند، هرگز محبّت دشمنان رسول خدا و اهل بیتش را در کنار محبّت ایشان جای نمی دهند. ۲- و یا عالم اند و دوست و دشمن را می شناسند، که در این صورت با وجود دوستی با دشمنان اهل بیت علیهم السّلام، دروغ می گویند که محمّد و آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین را دوست دارند. در واقع این ها منافقانی هستند که آن چه بر زبان می آورند، با آن چه در دل دارند متفاوت است و خداوند متعال در وصفشان فرموده: «… هُمْ لِلْکفْرِ یوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِیمانِ یقُولُونَ بِأَفْواهِهِمْ ما لَیسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما یکتُمُونَ». آنان در آن روز به کفر نزدیک تر بودند تا ایمان. به زبانشان چیزی را می گویند که در دل هایشان نیست و خدا به آن چه پنهان می کنند، داناتر است. در روایاتی از رسول خدا (ص) مشاهده می کنیم که آن حضرت فرموده اند: «لا یحبُّ رجلٌ قوماً إلّا جَعَلَهُ اللَّهُ مَعَهُم». کسی قومی را دوست نمی دارد مگر آن که خداوند او را همراه ایشان قرار می دهد. «مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُم». هر کس قومی را دوست بدارد، با آن ها محشور خواهد شد. در مورد بحث توّلی و تبرّی مطالب فراوانی وجود دارد که در صدد طرح آن نیستیم و به همین مقدار اکتفا می کنیم و متذکر می شویم که نشانه پذیرش امر ولایت دشمنی با دشمنان اوست که مصداق امروز آن آمریکا و اسرائیل و اذنابشان هستند که بنای حج امسال بر برائت از آنهاست.
مظفر حاجیان