تورم؛ وقتی انگشت اتهام به سوی دولت است
اظهار صریح رئیسجمهور، آقای پزشکیان، مبنی بر اینکه «تورم را خود دولت ایجاد میکند» جملهای معمولی نیست؛ بلکه اعترافی شفاف و کمسابقه از درون قدرت به یکی از ریشههای اصلی بحران اقتصادی کشور است. تورم در ایران نه یک حادثه طبیعی است، نه فقط نتیجه تحریم و جنگ اقتصادی؛ بخش مهمی از آن، محصول تصمیمهای دولتهاست.
به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛به نقل از اظهار صریح رئیسجمهور، آقای پزشکیان، مبنی بر اینکه «تورم را خود دولت ایجاد میکند» جملهای معمولی نیست؛ بلکه اعترافی شفاف و کمسابقه از درون قدرت به یکی از ریشههای اصلی بحران اقتصادی کشور است. تورم در ایران نه یک حادثه طبیعی است، نه فقط نتیجه تحریم و جنگ اقتصادی؛ بخش مهمی از آن، محصول تصمیمهای دولتهاست.
وقتی مخارج دولت از درآمدهایش بیشتر است و اصلاح ساختار بودجه انجام نمیشود، دولت به بانک مرکزی پناه میبرد؛ یعنی خلق پول بدون پشتوانه. این پول جدید، در اقتصاد همان نقشی را دارد که آب اضافی در یک استخر کوچک، همهچیز را بالا میآورد، اما ارزش را پایین میآورد. این همان تورم است.
وقتی دولت بدهیهایش را بهجای پرداخت واقعی، با استقراض جدید یا اضافهبرداشت بانکی جبران میکند، حجم نقدینگی بالا میرود و دوباره چرخه تورم فعال میشود.
آزادسازی بدون برنامه قیمتها، تغییر نرخ ارز، افزایش ناگهانی قیمت انرژی و سوخت، تعیین دستوری قیمت کالاها یا ارز ترجیحی همگی باعث شوک به بازار میشوند. هر شوک، موجی از گرانی به دنبال دارد.
بزرگ شدن دولت، افزایش تعداد کارمندان، حقوقهای غیرمولد، شرکتهای دولتی زیانده و پروژههای نیمهتمام، هزینههایی هستند که از جیب مردم و با تورم تأمین میشوند.
وقتی بودجه کشور به درآمد نفت وابسته است و نرخ ارز با تصمیم سیاسی تعیین میشود نه براساس واقعیت اقتصادی، هر کاهش درآمد یا تحریم خارجی بهسرعت به تورم تبدیل میشود.
دولت با چاپ پول مشکل خود را حل میکند؛ اما تورم، مشکل مردم را چند برابر میکند.
دولت با افزایش نرخ ارز، درآمد ریالی بیشتری به دست میآورد؛ اما مردم با دلار گرانتر، گوشت، برنج، دارو و مسکن را گرانتر میخرند.به همین دلیل است که گرانی، نه از بازار، بلکه از سیاست شروع میشود.البته نمیتوان سهم تحریمها، نوسانات جهانی کالاها، یا رفتار سفتهبازانه برخی دلالها را نادیده گرفت. اما واقعیت این است اگر سیاست مالی و پولی کشور منضبط و شفاف باشد، حتی تحریم و نوسان بازار جهانی نمیتواند تورم را به این اندازه مزمن کند.
چه باید کرد؟ اصلاح واقعی بودجه و قطع وابستگی به چاپ پول و ارز نفتی، کوچکسازی دولت و واگذاری شرکتهای ناکارآمد دولتی بهجای اضافه کردن هزینهها،استقلال واقعی بانک مرکزی برای جلوگیری از پولپاشی و برداشت دولت،ثبات اقتصادی و پایان دادن به تصمیمهای شبانه، بخشنامههای خلقالساعه و شوک درمانی،شفافکردن دخلوخرج دولت برای مردم و مجلس؛ شفافیت یعنی نظارت، و نظارت یعنی مهار تورم.
وقتی رئیسجمهور صریح میگوید دولت تورم ایجاد میکند، یعنی زمان انکار به پایان رسیده و وقت اصلاح فرا رسیده است. مردم امروز بیش از سخن، عمل میخواهند. اقتصاد با دستور و شعار آرام نمیشود؛ با صداقت، انضباط و شجاعت در تصمیمگیری اصلاح میشود.
تورم، مالیات پنهانیست که بیصدا از سفره مردم گرفته میشود. اگر دولت نمیخواهد متهم ردیف اول گرانی باشد، باید پیش از هر چیز، دست خود را از جیب مردم بیرون بکشند، اکنون که رئیس دولت درد را عیان کرده است باید نسخه درمانی ارائه کند و به درمان سریع بپردازد.
مظفر حاجیان