تربیت نسل

رسالت امروز جامعه اسلامی و در راس آن نظام آموزش و پرورش، تربیت دانش آموزان و جوانان بانشاط و انقلابی و نسلی متعهد و کارآمد است که برای نیل به این هدف متعالی و دستیابی به فرزندانی انقلابی باید شاخصه‌های دانش آموز انقلابی را شناخت بدیهی است شاخصه‌های تربیت نسلی انقلابی و همراه با انقلاب بسیار فراگیر و طولانی است که در این مقال نمی گنجد لکن در میسور و کوتاه به آن خواهیم پرداخت.

تربیت نسل

مظفر حاجیان

به گزارش پایگاه خبری ربیع، رسالت امروز جامعه اسلامی و در راس آن نظام آموزش و پرورش، تربیت دانش آموزان و جوانان بانشاط و انقلابی و نسلی متعهد و کارآمد است که برای نیل به این هدف متعالی و دستیابی به فرزندانی انقلابی باید شاخصه‌های دانش آموز انقلابی را شناخت بدیهی است شاخصه‌های تربیت نسلی انقلابی و همراه با انقلاب بسیار فراگیر و طولانی است که در این مقال نمی گنجد لکن در میسور و کوتاه به آن خواهیم پرداخت. اوّلین شاخصی که با وجود آن می توانیم ادعای تربیت دانش آموز انقلابی داشته باشیم، آرمان خواهی است و در قدم اوّل باید روحیه آرمان طلبی را با روش ها و تکنیک‌های مختلف در بچه ها زنده نگه داریم. اما آیا با تقسیم دانش آموزان در مدارس متفاوت با نام های غیر انتفاعی! هیات امنایی، تیز هوشان و…و بی عدالتی های آموزشی که در پی این تقسیم بندی‌ها به وجود می آید می توان نسلی را تربیت کرد که آرمانهای انقلاب برایش مهم باشد؟ دانش آموز با استعدادی که اگر پول نداشته باشد از کمترین امکانات آموزشی برخوردار است می تواند با افرادیکه علاوه بر شرکت در کلاسهایی که انواع مختلف وسیله کمک آموزشی در اختیار دارند و از معلمان و دبیران برجسته تری استفاده می کنند و حتی قدرت مالی برای داشتن معلم خصوصی دارند رقابت کنند؟ آیا کسانی که از بنیه مالی برخوردار نیستند می توانند در انواع مختلف و رنگارنگ آموزشگاههای خصوصی و کنکوری شرکت کنند؟ آیا می توانند از کتاب های کمک آموزشی رنگارنگی که دائما از سیا و صدا تبلیغ می شود بهره ببرند؟

یا داریم با دست خودمان به مرور کشور را به دست کسانی می دهیم که از رفاه بالا برخوردارند و با تلخی های و تنگی‌های زندگی دست و پنجه نرم نکرده اند و در زمان سختی مرد میدان نیستند؟

در انقلاب هایی که اصل را بر تربیت «انسان های الهی» گذارده اند و تاسیس یک جامعه خداپسند را آرمان عالی خود قرار داده‌اند فقط تامین معاش دنیوی و آسایش عمومی ملاک نیست، بلکه غرض اصلی به کارگیری این ابزار برای تحقق یک وضعیت متعالی تر در درون جامعه می باشد و آن این که جامعه‌ای صالح و پاک ایجاد شود که افراد در درون آن بتوانند به تکامل معنوی خویش نایل آیند. انقلاب بزرگ حضرت رسول (ص) نمونه عالی این دیدگاه است و در عصر حاضر «انقلاب اسلامی ایران» را داریم که در نوع خود منحصر به فرد می باشد و بر متصدیان تعلیم و تربیت است که به این اصل مهم توجه و برنامه داشته باشند دانش آموزان را آرمانخواه بار بیاورند و آنانرا با آرمان های انقلاب اسلامی آشنا سازند. این نیازمند برقراری عدالت آموزشی و گزینش معلمان معتقد و توانمند و دلسوز و با بصیرت است! دومین شاخص، دین مداری است وقتی آرمان خواهی با دین گره خورد آن وقت منطق پیدا می کند، و آرمان خواهی اگر از آموزه های وحیانی باشد آن وقت جهت پیدا کرده و سازمند است و هرچه تدیّن بچه ها تقویت شود انقلابی تر خواهند بود. شاخص های دین مداری یا دین داری، بسیار است. از این رو نمی توان همه آنهارا در یک نوشتار کوتاه ارائه کرد. احکام و دستوراتی که پیامبر اکرم-صل الله علیه و آله-ازطریق وحی برای بشر دریافت کرده و نیز احادیثی که از خود آن حضرت و امامان معصوم-علیهم السلام-روایت شده است، همگی شاخص های دین مداری هستندکه باید توسط دین داران و مؤمنان به اجرا در آیند، تا آنان به کمال معنوی برسند و رستگار و سعادتمند گردند. باید به این نکته توجه داشت که باور های قلبی و اعتقادات دینی همچنین نوعی عمل باطنی شمرده می شوند که همراه با دو بخش دیگر دین، یعنی اخلاقیات و احکام فقهی-که جنبه اجرایی دارند همگی شاخص های دین داری بشمار می آیند. دقت و بررسی در متون دینی (قرآن و روایات) انسان را به این باور می رساند که برخی از آموزه ها و مفاهیم دینی، نماد همه احکام و معارف دینی بحساب می آیند و به اصطلاح شاخص های کلیدی محسوب می شوند، به طوری که پای بندی به آنها، گویی پای بندی به همه دین و شریعت است و التزام قلبی و عملی به آنها، انسان مؤمن را به ناچار متعهد به رعایت همه احکام و دستورات دینی-در سطوح گوناگون-می گرداند. به بیان دیگر، روح و حقیقت دین و دین داری در باور قلبی و پایبندی عملی به این گونه آموزه ها و احکام محوری وکلیدی تجلی می یابد. مهم ترین شاخص های دین مداری و دین باوری عبارت از روح تعبد و بندگی و به معنای واقعی کلمه عبدالله شدن است. امروز زمان خودسنجی است. باید آموزش و پرورش ببیند کتابهای درسی و آمزشی که فاقد تربیت دینی و ظاهر فقط به دنبال کار علمی در جهت ورود به دانشگاه است می تواند عبدالله بپرورد؟ خدا لعنت کند کسانی که یادگار شهیدان رجایی و باهنر یعنی آمور پرورشی را در مدارس بی خاصیت کردند؟ منتیجه اش این شد که متاسفانه شاهدیم؟ و آیا امروز نباید باقوت برای احیای آمور تربیتی در مدارس همت جهادی داشت؟

انبیا، اوصیا و اولی‌ای خاص الهی تمام افتخارات و عزت خویش را درعبد خدا بودن می دیدند. برای نمونه، به فرازهای از مناجات و دعای امیرمؤمنان علی-علیه السلام-اشاره می شود: الهی کفی بی عزا ان یکون لک عبدا و کفی بی فخرا ان تکون لی ربا انت کما احب فاجعلنی کما تحب خدایا این عزت و سربلندی مرا بس که بنده تو باشم و این افتخار برایم بس است که تو پروردگار منی؛ تو چنانی که من دوست دارم، مرا چنان کن که تو دوست داری.

سوال؟ آموزش و پرورش ما در کجای تربیت عبدالله قرار دارد؟ چند قدمی یا چند فرسنگی آن قرار دارد؟ در این راستا اصلاح نظام آموزشی و ایجاد عدالت آموزشی و رفع تبعیض های آموزشی کارساز خواهد بود. نباید اجازه داد مآل و ثروت در تربیت نسل تاثیر آنچنانی داشته باشد!

مظفر حاجیان