به بهانه روز جهانی آلزایمر
« به بهانه روز جهانی آلزایمر » عنوان یادداشت روز در روزنامه فرهیختگان به قلم بابک زمانی(متخصص مغز و اعصاب) است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، آلزایمر شایعترین علت زوال عقل یا دمانس است که سال به سال بر اهمیت آن افزوده میشود و علت آن این است که هر روز با توجه به پیشرفت پزشکی و درمانی، طول عمر بشر بیشتر میشود و نیز درک و توجه نسبت به بیماری آلزایمر بین اقشار مختلف مردم بالاتر میرود. به همین دلیل است که ۲۱ سپتامبر مصادف با ۳۰ شهریور هر سال را به نام روز جهانی آلزایمر نامگذاری کردهاند. البته بیماری آلزایمر اهمیت تاریخی دارد. چند ده سال قبل، بیماری آلزایمر اصلا وجود خارجی نداشت و تصور بر این بود که افراد وقتی پیر میشوند، فراموشکار میشوند و درواقع، فراموشی را به حساب پیری میگذاشتند. حتی پروفسور آلزایمر، بیماری آلزایمر را بهعنوان دمانس قبل از پیری توصیف و به نوعی آن را پروسه طبیعی قبل از پیری عنوان کرد و تا مدتها به آن زوال عقل قبل از پیری میگفتند. اما مدتی بعد، نمونههایی از آلزایمر در افراد جوان گزارش شد و محققان بعد از سالها دریافتند تغییراتی که در مغز افراد پیر مبتلا به آلزایمر رخ میدهد، در مغز افراد جوان مبتلا به آلزایمر هم ایجاد میشود. بنابراین، یک بیماری بسیار نادر یعنی زوال عقل دوران پیری به یکی از شایعترین بیماریها تبدیل شد.
دانشمندان بعد از سالها به این نکته پی بردهاند که غیر از آلزایمر، دلایل مختلفی برای بروز زوال عقل وجود دارد که این عوامل حتی از آلزایمر هم مهمتر هستند؛ چراکه معمولا در سنین پایینتر، در سنین باروری و در زمانی که فرد کارایی موثری برای جامعه دارد به سراغ او میآید و فرد را از کار میاندازد؛ برخلاف بیماری آلزایمر که معمولا در سنین بالاتر بروز میکند. بهعنوان مثال، بیماری FTD نوعی زوال عقل است که بیشتر در سنین ۵۰ و ۶۰ بروز میکند. به دلیل اهمیت انواع دیگر زوال عقل، برخی انجمنهای آلزایمر، نام خود را به انجمن زوال عقل یا دمانس تغییر دادهاند و همین امر باعث میشود تمرکز از روی بیماری آلزایمر برداشته شود و روی تمام بیماریهای مرتبط با دمانس قرار گیرد. نگهداری از بیماران مبتلا به آلزایمر و زوال عقل در منزل تنها تا چند سال امکانپذیر است و بعد از آن، نگهداری برای خانوادهها دشوار میشود، بهطوری که ابتدا امکاناتی در اختیار آنها قرار داده میشود و پس از چند سال، بیماران را باید در مراکز خاصی نگهداری کرد. در واقع، مسئولیت نگهداری از بیماران مبتلا به آلزایمر و زوال عقل یک مسئولیت اجتماعی است نه خانوادگی. در مورد کشوری مانند ایران که بیشتر وظیفه نگهداری از این قبیل بیماران باید برعهده دولت باشد، بسیار ضعیف عمل شده و امکانات خوبی در این زمینه فراهم نشده است و امیدواریم در چنین روزی، توجه بیشتری نسبت به این قضیه صورت گیرد.
بعد از شناسایی کامل بیماری آلزایمر، باید تلاش کنیم نیازمندیهای بیمار در اختیار آنها قرار گیرد. بیشتر آنها بیخوابیها و بیقراریهایی دارند که جزء نیازهای آنها به شمار میرود. در واقع، تامین این امکانات به نوعی درمان آنها هم تلقی میشود، چراکه با این کار، از بیقراریهای آنها کاسته میشود. نیاز به بیرون رفتن از محیط بسته، تغییر محل خواب، سرماخوردگی یا بیماری، دلتنگ شدن برای فرزندان یا حتی گرسنگی و تشنگی جزء نیازهایی است که باید برای یک بیماری مبتلا به آلزایمر برآورده کنیم. برخی از آنها توهماتی دارند که همراهان نه باید به مجادله با آنها بپردازند و بر واقعیت امر اصرار کنند و نه باید کاملا با آنها همراهی کنند و بپذیرند. بسیاری از افرادی که نگران بیماری آلزایمر هستند، مبتلا به این بیماری نیستند در عوض، کسانی که مبتلا به آلزایمر هستند، منکر این بیماری میشوند و باید مراقب باشند که اگر علائم مشکوکی مشاهده میکنند حتما به پزشک مراجعه کنند و تحتبررسی قرار گیرند. همه دمانسها، آلزایمر نیستند و در این بین، دمانسهای قابلدرمان هم وجود دارند و جای نگرانی نیست.
با توجه به بالا رفتن میانگین سنی در کشور، شاهد رشد ابتلا به آلزایمر هستیم. مهمترین عاملی که افراد باید برای جلوگیری از ابتلا به آلزایمر رعایت کنند، افزایش فعالیت فکری و داشتن زندگی سالم همراه با فعالیت فیزیکی است. بسیاری از این موارد، وظیفه فردی نیست، بلکه مسئولیت اجتماعی است و اوقات فراغت باید برای مردم یک جامعه به رسمیت شناخته شود و شرایط برای داشتن چنین زمانهایی فراهم شود تا افراد بتوانند در چنین فرصتهایی به فعالیت فکری و فیزیکی بپردازند و تنها نمیتوان کتاب خواندن و فکر کردن را به افراد توصیه کرد.