بازسازی سنگر فرهنگی ملت ایران در برابر تهاجم پنهان رسانههای بیگانه
در روزگار ما، دیگر جنگ، صدای گلوله ندارد؛ جنگ امروز، جنگ ذهنهاست. دشمنان استقلال ملتها، دیگر به مرزهای جغرافیایی حمله نمیکنند، بلکه از طریق موبایلها و شبکههای اجتماعی، به مرزهای فکری و اعتقادی نفوذ میکنند. در این میان، خانواده ایرانی، مهمترین هدف این تهاجم نرم است؛ و تنها سلاح دفاعی مؤثر، سواد رسانهای است.
به گزارش «پایگاه خبری تحلیلی ربیع»؛در روزگار ما، دیگر جنگ، صدای گلوله ندارد؛ جنگ امروز، جنگ ذهنهاست. دشمنان استقلال ملتها، دیگر به مرزهای جغرافیایی حمله نمیکنند، بلکه از طریق موبایلها و شبکههای اجتماعی، به مرزهای فکری و اعتقادی نفوذ میکنند. در این میان، خانواده ایرانی، مهمترین هدف این تهاجم نرم است؛ و تنها سلاح دفاعی مؤثر، سواد رسانهای است.
هجوم رسانهای به قلب خانهها
در دهههای اخیر، رسانههای بیگانه با دهها شبکه فارسیزبان، میلیونها صفحه مجازی و صدها هزار کانال تلگرامی و اینستاگرامی، خانه ایرانی را محاصره کردهاند.
هدف آنها فقط اطلاعرسانی نیست؛ بلکه تغییر الگوی زیست، سلیقه، و نظام ارزشی ایرانیان است.
امروز اگر فرزند نوجوانی ساعتها در فضای مجازی غرق باشد، عملاً در یک کلاس آموزشی پنهان نشسته که معلم آن در لندن یا لسآنجلس است و هدفش بازسازی ذهن ایرانی است.
خانواده؛ سنگر نخست و آخر
خانواده در جامعه ایرانی همواره مرکز ایمان، ادب و هویت بوده است. اما شبکههای مجازی تلاش میکنند این سنگر را از درون تهی کنند؛ با تبلیغ فردگرایی، تجمل، رقابت ناسالم و بیحیایی.
والدینی که درگیر روزمرگیاند، گاه متوجه نمیشوند که گوشی در دست فرزندشان، تبدیل به استاد تردید و تمرد شده است.
اگر خانواده آموزش نبیند، رسانه آموزش میدهد؛ و رسانه دشمن، همیشه از خانواده غافل مانده ایران استفاده میکند.
سواد رسانهای یعنی چه؟
سواد رسانهای، یعنی توانایی «دیدنِ پنهانِ پشت تصویر». یعنی فرد بتواند بفهمد چرا یک محتوا تولید شده، چه کسی پشت آن است و چه اثری قرار است بر ذهن او بگذارد.
سواد رسانهای، ضد آزادی نیست؛ بلکه شرط آزادی است.انسانی آزاد است که فریب نخورد، نه آنکه بیچونوچرا بپذیرد.در جامعهای که سواد رسانهای پایین است، دروغ از حقیقت قویتر است و هیجان از خرد پیشی میگیرد.
خانواده بیسواد رسانهای، شکار آماده دشمن
امروزه بسیاری از بحرانهای اجتماعی ـ از ترویج بدحجابی گرفته تا شایعات اقتصادی و هجمه به دین ـ از دل همین بیسوادی رسانهای برمیخیزد.
وقتی مادر و پدر ندانند الگوریتم اینستاگرام چگونه کار میکند، نمیدانند که هر لایک و تماشا، یعنی تقویت همان محتوایی که ممکن است باور دینی فرزندشان را تضعیف کند.
وقتی پدر نمیداند کانالهای تلگرامی با چه تکنیکهایی خشم عمومی را تحریک میکنند، ناخواسته در بازنشر شایعات و دلسردی شریک میشود.
دشمن سالهاست یاد گرفته چگونه با چند تصویر و تیتر، امید یک ملت را نشانه بگیرد.
وظایف خانواده در عصر رسانه
۱. آموزش هدفمند: پدر و مادر باید خودشان سواد رسانهای بیاموزند. شناخت سازوکار شبکههای اجتماعی، اولین قدم دفاعی است.
۲. گفتوگوی خانوادگی: نباید فرزندان را از رسانه فراری داد، بلکه باید با آن گفتوگو کرد. والدین باید وقت بگذارند و درباره محتوایی که فرزندشان میبیند، نظر بدهند.
۳. الگوی عملی: اگر پدر و مادر خودشان ساعتها در فضای مجازی وقت تلف کنند، نمیتوانند از فرزندشان انتظار اعتدال داشته باشند. تربیت رسانهای، قبل از آنکه گفتاری باشد، رفتاری است.
۴. کنترل عاقلانه، نه سرکوبگرانه: مراقبت از فرزندان در فضای مجازی باید با احترام و اعتماد همراه باشد. فضای مجازی ممنوعشدنی نیست، اما قابل مدیریت است.
۵. جایگزینسازی مثبت: تشویق به مطالعه، ورزش، هنر و فعالیتهای واقعی اجتماعی، بهترین راه برای کمکردن وابستگی به دنیای مجازی است.
سواد رسانهای فقط وظیفه خانواده نیست؛ باید در نظام آموزشی نهادینه شود.مدرسه باید یاد بدهد که خبر را چگونه بررسی کنیم، احساساتمان چگونه در برابر رسانهها کنترل شود، و چگونه تشخیص دهیم کدام محتوا جهتدار است.همچنین صداوسیما، مساجد، دانشگاهها و رسانههای ملی باید تولید محتوای جذاب و قابل اعتماد داشته باشند تا جوان ایرانی احساس نکند فقط رسانه خارجی برایش جذاب است.
در دنیای امروز، جذب مخاطب خود میدان نبرد است؛ و ما باید در این میدان، هم زیبا حرف بزنیم و هم صادقانه.وقتی خانوادهها مجهز به سواد رسانهای شوند، جامعه از درون مصون میگردد.در آن صورت، هیچ شبکه فارسیزبانی نمیتواند امید را از مردم بگیرد، چون خانوادهای آگاه، فریب نمیخورد.هر مادرِ آگاه، یک رسانهی ملی است؛ و هر پدرِ هوشیار، یک خط دفاع فرهنگی.
تغییر واقعی از خانه آغاز میشود، نه از فیلتر یا فریاد.
امروز دشمن میخواهد ذهن ایرانی را بیپناه کند، اما خانواده ایرانی میتواند دوباره سنگر ایمان و هویت باشد.سواد رسانهای، همان بصیرتی است که رهبر انقلاب سالها بر آن تأکید کردند؛ یعنی توان تشخیص حق از باطل در میان انبوه صداها.اگر خانواده ایرانی بیاموزد چگونه رسانه را بخواند، دیگر هیچ شبکهای نمیتواند حقیقت را از او پنهان کند.آنگاه، ملت ایران نه قربانی رسانه، بلکه خالق رسانه خواهد بود؛ و این، آغاز استقلال فرهنگی در عصر سلطه دیجیتال است.
مظفر حاجیان