اگر میشد چه میشد!
« اگر میشد چه میشد! » عنوان سرمقاله سردبیر روزنامه سیاست روز، محمد صفری است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
به گزارش پایگاه خبری ربیع، روزی ملانصرالدین یک کاسه ماست برداشت و برد کنار دریا، قاشق قاشق ماست از کاسه برمیداشت و در آب دریا میریخت.
از او پرسیدند که این چه کاری است که میکنی؟
گفت: دارم دوغ درست میکنم!
گفتند؛ مگه میشه؟
ملا جواب داد؛ من هم میدونم که نمیشه، اما اگه بشه چی میشه؟!
وصف حال توافق هستهای ما با آمریکا همچون همین حکایت است، پنج سال مذاکره و اجرای توافق به امید این که آمریکا و غرب تحریمهای اقتصادی را لغو کنند و شرایط اقتصادی با حضور شرکتهای اروپایی و آمریکایی در ایران بهبود یابد، عمر کشور را گرفت!
دیپلماسی دولت، به خاطر نگاه به غرب، گره گشایی از مشکلات داخلی را در پایان دادن به دشمنی آمریکا میبیند، در این میان برای پایان دادن به دشمنیها باید امتیازات ی هم داده شود که محدود شدن فعالیتهای هستهای قیمتی بود که برای آن پرداخت شد. ما همچنان در وضعیت اجرای برجام هستیم و اروپا و آمریکا در حال شکل دادن به اهداف خود برای فشار بیشتر به ایران، یا باید تن به خواستههای دیگر آنها بدهیم یا این که وضعیت اقتصادی بغرنج تر شود و ارز نیز بالا رود و فشارهای اقتصادی افزایش یابد.
این اتفاقی که اکنون در کشور افتاده، نتیجه نگاه به بیرون است و رها کردن درون، وضعیت اقتصادی رها شده در کشور را نمیتوان صددرصد به روابط سیاست خارجی گره زد، که اگر چنین بود توافق هستهای باید کار خود را میکرد و آن دریا دوغ میشد! اما نشد. چرایی آن هم روشن است، این که تصور کنیم مشکلات کشور در ژنو یا نیویورک حل میشود، یک انتظار نابجا و واهی است، تحریمهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران ۴۰ سال است وجود دارد، اما هیچگاه به این شدت در شرایط اقتصادی کشور تاثیرگذار نبوده است.
حتی پیش از این نیز تحریمهای شدیدتری علیه ایران اعمال میشد، در حالی که تحریمهای اقتصادی کنونی از پیش، کمتر است، در دوران دفاع مقدس، هم جنگ داشتیم و هم تحریمهای اقتصادی، اما کشور توانست با کم و زیاد آن دوران بسازد و از آن گردنه دشوار عبور کند.
آقای روحانی در سفر به نیویورک در بازی دیپلماسی خارجی با دستاورد به کشور بازگشت منصفانه است که بگوییم سخنان رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، نسبت به سفرهای سالهای گذشته او به آمریکا حرفهای و تاثیرگذارتر بود. اما این دیپلماسی آیا میتواند مشکلات اقتصادی داخل کشور را نیز حل کند؟
اگر دیپلماسی دولت که با موفقیت هم پیش رفت و توانست یک دستاورد سیاسی را برای ایران در نیویورک به همراه داشته باشد، آیا توانست بر روی بازار ارز کشور تاثیر مثبت بگذارد. بی تاثیری دیپلماسی سیاسی ثابت میکند که مشکلات اقتصادی کشور اگر نگویم هیچ تاثیری ندارد، اما از کمترین تاثیر بر وضعیت اقتصادی کشور برخوردار است. حتی از نظر روانی نیز بی تاثیری خود را نشان داد.
اما روشن است که بی تاثیر بودن پیروزی دیپلماسی دولت تدبیر و امید در توافق هستهای و حضور در نیویورک و سازمان ملل، عمق بی توجهی دولت به مسائل و مشکلات اقتصادی درون کشور را نشان میدهد. حتی مردم نیز اعتقاد دارند دولت اقتصاد کشور را رها کرده و همچنان در اندیشه و آرزوی دستیابی به ثمرات توافق هستهای و احیانا همراهی اروپا با ایران بر سر برجام است. دولت امیدوار است با ادامه کار با اروپا بر سر زنده نگه داشتن برجام از مواهب این توافق بهره ببرد.
شواهد موجود در وضعیت اقتصادی کشور به گونهای است که نشان میدهد، شرایط موجود به خاطر رها کردن موضوع مهم اقتصادی است. گرانیهای چند وقت گذشته تاکنون که افسار گسیخته پیش میرود، به خاطر تحریم نیست، بسیاری از اقلامی که در کشور گران شده وحتی با کمبود روبرو گشته، در داخل تولید میشود و حتی مواد اولیه آن محصول نیز در داخل تولید میشود.
اما میبینیم که به خاطر نبود نظارت بر تولید و توزیع کالاهای نیاز مردم در فروشگاهها و مغازههای سراسر کشور، بازار هرگونه که بخواهد بر روی قیمت گذاری کالاها تصمیم میگیرد. تولیدکننده سرخود قیمتها را افزایش میدهد، از توزیع مناسب کالای تولید شده امتناع میورزد، آیا میتوان پذیرفت که تولید لبنیات، گوشت، مرغ، حبوبات، محصولات بهداشتی، و بسیاری کالاهای دیگر که کارخانهها و تولیدکنندگان بسیاری در این زمینه وجود دارند، به خاطر تحریمهای اقتصادی و نوسانات ارزی به این روز افتاده اند.
اگر تولیدکننده در تولید و توزیع کالای خود کم کاری میکند، باید با آن برخورد شود، حال این کارخانه تولیدی متعلق به بخش دولتی است یا خصوصی، تفاوتی نمیکند، در چنین شرایطی که یک جنگ اقتصادی با زیربنای جنگ روانی علیه ایران شکل گرفته اگر مدیری سهل انگاری کرده و این کم کاری یا به عمد بوده یا غیرعمد، باید برکنار شود و مدیریت آن مجموعه تولیدی به فردی سپرده شود که تنها به فکر آینده کشور، مردم و انقلاب است. چرا تاکنون چنین اتفاقی نیفتاده است؟ اگر در پتروشیمی کشور به خاطر سود بیشتر از بازار آشفته اقتصادی سوء استفاده شده چرا در این بخش هیچگونه واکنشی نسبت به عملکرد ناصواب این بخش تولیدی صورت نگرفته است؟
بسیاری از کالاهای تولیدی نیازمند بسته بندی با تولیدات پتروشیمی هستند و چنین کالاهایی به خاطر افزایش غیرمنطقی مواد پتروشیمی افزایش افسارگسیختهای را به خود دیده است، ایران دارای دهها کارخانه پتروشیمی است که نیازی به واردات این محصول از خارج را برطرف کرده است.
به نظر میرسد، در افزایش قیمت کالاها و توزیع اندک محصولات، تعمدی در کار باشد تعمدی که با بی تفاوتی برخی مسئولین باعث آشفته تر شدن وضعیت اقتصادی کشور شده است. ادامه چنین وضعیتی، بحران زا است.
دولت اگر دراندیشه تغییرات در رژیم آمریکا است و تا آن زمان میخواهد صبوری کند، کشور نمیتواند منتظر سال ۲۰۲۰ باشد شاید ترامپ از ریاست جمهوری آمریکا برود.