استفاده از رسانههای نوین و اشاعه همه جانبه فرهنگ ایرانی- اسلامی
به گزارش پایگاه خبری ربیع، عباس زمانی/در دنیای کنونی و با توجه به رخدادهای اخیر، فضای مجازی عرصه حضور قدرتهای بین المللی شده و هرکشوری که در این فضا از نماد، ابزار، اطلاعات و محتوای فرهنگی بیشتری استفاده کند، از فرصتهای تأثیر گذاری بالاتری در تحولات جهانی برخوردار خواهد بود. به همین نسبت کشورهایی که […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، عباس زمانی/در دنیای کنونی و با توجه به رخدادهای اخیر، فضای مجازی عرصه حضور قدرتهای بین المللی شده و هرکشوری که در این فضا از نماد، ابزار، اطلاعات و محتوای فرهنگی بیشتری استفاده کند، از فرصتهای تأثیر گذاری بالاتری در تحولات جهانی برخوردار خواهد بود.
به همین نسبت کشورهایی که در عرصه تولید و ارائه محتوا و اطلاعات فرهنگی، فعالیتهای کم رنگتری داشته باشند از حضوری اندک برخوردار بوده و همین امر در دراز مدت موجب تضعیف و بی اثر شدن حضور فرهنگی آنها در این فضا و به مرور در دنیای واقعی خواهد شد.
در حال حاضر شبکههای اجتماعی، سایتها و وبلاگها و فضای مجازی منتقل کننده میلیونها پیام شدهاند که در سطح خرد بر ارزشها، نگرشها و هویت فرهنگی کاربران و در سطح کلان بر نظام فرهنگی – اجتماعی جوامع تأثیر گذار است.
در این زمینه دنیای مجازی علاوه بر ترسیم مجدد مرزها؛ فرهنگ محلی و فرهنگ خاص هر گروه از کاربران جامعه را نیز باز تولید و بازنمایی میکند.
با مراجعه عمومی به وب سایتها یا گروهها و کانالهای فضای مجازی کشورمان مشاهده میشود که برخی از این ایشان سعی کردهاند با اختصاص بخشهایی به فرهنگهای بومی و محلی، در این فضای بی انتها حرکتی هرچند اندک انجام دهند.
اما مشکل این است که در مقابل این اقدامات اندک و پراکنده، سایتها و کانالهای مجازی سایر کشورها نیز به شدت در حال تولید و نشر محتوا در دنیای سایبری هستند که در برخی موارد به صورت کاملاً هدفمند از شدت و قدرت بیشتری نیز برخوردار است.
با مقایسه نظری این دو موضوع، چند سؤال در ذهن متبادر میشود. اینکه واقعاً چقدر امکان تولید و عرضه فرهنگ کشورمان در فضای مجازی وجود دارد؟
یا اینکه اگر سایتهای محلی با تمام توان نسبت به تولید محتوا و انتشار آن در مقابل تهاجمات فرهنگی سایر کشورها اقدام نمایند، در عمل تا چه اندازه در حوزه صدور و اشاعه فرهنگهای متنوع نقاط مختلف کشور، توفیق خواهند یافت؟
و آیا آمار و مرجعی برای مقایسه آنچه اکنون در کشور ما در حال انجام است و آنچه در جهان انجام شده، وجود دارد و اگر هست به چه نسبتی است؟
در این راستا راهکار پیشنهادی برنامه ریزی عملی و اجرای طرحهای فرهنگی با در نظر گرفتن دو محور اصلی است: ۱- اشاعه همه جانبه فرهنگ ناب ایرانی- اسلامی؛ ۲- مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگهای بیگانه و مهاجم
اینکه چرا نگارنده موضوع اشاعه فرهنگی و صدور فرهنگ را اولویتی قبل از مقابله با تهاجم فرهنگی عنوان مینماید این است که با توجه به تغییرات سریع فناورانه مدتها است کشور ما تمامی توان و ظرفیت خود را برای مقابله با برنامههای شبیخون و تهاجم فرهنگهای بیگانه معطوف نموده و عملاً به حالت تدافعی فرو رفته و با خالی نمودند میدان، راه را برای برنامه ریزی بیشتر دشمنان هموار و فرصت حمله بیشتر را در اختیار آنها قرار داده است.
در حالیکه اگر به مرور استراتژی فرهنگی متولیان امر تغییر کرده و بر اشاعه فرهنگی متمرکز شوند، هم میدان عمل بیشتری در اختیار نیروهای جوان و خلاق داخلی قرار میگیرد و هم قسمتی از توان و انرژی مهاجمان فرهنگی به مقابله با اشاعه فرهنگی کشور ما معطوف شده و از شدت تهاجم ایشان کاسته خواهد شد.
در این راستا استفاده هدفمند از قابلیتهای چند رسانهای محیط وب برای ارتباط با سایر جوامع و ملل، میتواند ضمن دستیابی به اهداف اشاعه فرهنگی، به رشد و اعتلای هرچه بیشتر فرهنگی در داخل کشور نیز بینجامد.
در حوزه خدمات وب، در سالهای اخیر شاهد فراگیر شدن استفاده از نرم افزارهای اجتماعی و شبکههای اجتماعی ایجاد شده از این برنامههای رایانهای هستیم که استفاده از این شبکهها در میان کاربران جهان و به ویژه ایرانیها بهطور غیر قابل توجهی افزایش یافته و بررسیها نشان میدهد این روند کماکان ادامه دارد.
امروزه شبکههای اجتماعی مجازی در میان جوانان فراگیری و جذابیت زیادی داشته و فاصله ایشان با سایر نسلهای قدیمتر را فاحشتر کرده است.
بنا بر یک تقسیم بندی نسلی در کشورمان، نسل سوم بیشترین کاربران اینترنتی و شبکههای اجتماعی در ایران بوده و به همین دلیل بیش از نسلهای دیگر در معرض آثار ناشی مسائل هویتی و فرهنگی و بحران ناشی از آن قرار میگیرند.
فارغ از شکافهای به وجود آمده ناشی از فرایند رسانههای نوین، شکاف نسلی موجود ناشی از تحولات ساختاری و جمعیتی جامعه ایران نیز باعث شده است انتقال ارزشها و آموزهها در قالب سنت از نسلی به نسل دیگر با اختلال رو به رو شود.
دکتر علی ربیعی در مقاله «رسانههای نوین و بحران هویت» معتقد است: «این پدیده از یک سو، به روند انتقال فرهنگ آسیب میرساند و از سوی دیگر، حافظه تاریخی را مختل میسازد و بدین ترتیب، انتقال تجربیات فرهنگی دورههای پیشین به زمان حاضر با دشواری انجام میشود».
در این خصوص یاد آور میشود که برای تدوین برنامه عملیاتی درباره دو محور یاد شده، تنها محدود شدن و تمرکز بر محیط وب یا شبکههای اجتماعی مجازی راه گشا نیست و لازم است در تمامی ابعاد رسانههای نوین امروزی همچون تلویزیونهای ماهوارهای، تلفنهای همراه هوشمند، بازیهای رایانهای و… نیز برنامه ریزی و اقدام عملی صورت گیرد.
در حقیقت متولیان امر باید به این نکته واقف باشند که حضور در دنیای دیجیتالی و مجازی امروز با هدف اشاعه و مقابله با تهاجم و شبیخون فرهنگ بیگانه، بدون شناخت و ارائه برنامه در تمامی ابعاد و کانالهای مختلف تبادل اطلاعات و دسترسی این فضا غیر ممکن است و در این زمینه لازم است از جمیع جهات حوزه رسانههای نوین و فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی دیجتال عصر حاضر مورد تببین و مداقه قرار گیرد.