ارتباط تولید و توزیع
اهمیت تولید و تأمین مایحتاج کشور بر کسی پوشیده نیست و جهش آن به عنوان شعار سال امر مبارکی است، انشاءالله در سال کرونایی با همت تولیدکنندگان و به دست کارگران زحمتکش، تحقق پیدا کند و مرهمی بر زخمهای به دل نشسته مردم ایران باشد.
به گزارش پایگاه خبری ربیع، اهمیت تولید و تأمین مایحتاج کشور بر کسی پوشیده نیست و جهش آن به عنوان شعار سال امر مبارکی است، انشاءالله در سال کرونایی با همت تولیدکنندگان و به دست کارگران زحمتکش، تحقق پیدا کند و مرهمی بر زخمهای به دل نشسته مردم ایران باشد.
در اینجا لازم است به مسئله مهم ارتباط توزیع و تولید توجه داشت؛ اگر جهش تولید میگوییم باید شیوههای درست توزیع را در کنارش مطرح کنیم؛ زیرا اگر توزیع نابسامان باشد و محتکران بتوانند تولیدات را به انبارها هدایت کنند، تولید هر چند فراوان باشد نتیجه مطلوب نخواهد بود و حتما بر تولید هم تأثیر نامقبول خواهد گذاشت. بدین سبب، توزیع اهمیتش کمتر از تولید نیست و اگر سامان نیابد رضایت مردم را در پی نخواهد داشت، عدالت اجتماعی را خدشهدار میکند و بر میزان رغبت تولیدکنندگان تأثیر منفی میگذارد. امر توزیع فراموش شده یا دستکم گرفته شده است که اغلب در آن عمد مشاهده میشود؛ اگر تولید کنید و بماند، خراب یا کهنه شود و به موقع به دست مصرفکننده نرسد یا برای بالا بردن قیمت احتکار و قاچاق شود، هر یک تبعات سختی برای تولیدکننده دارد.
اگر تولید فعال باشد اما تولیدات در انبار بماند یا به دست مصرفکننده اصلی نرسد یا به افرادی بیش از نیازشان برسد و کم بیاید و در جایی احتکار شود حاصل چه خواهد شد؟ اگر تولید توسط چند مرکز انجام شود و در توزیع همپوشانی صورت گیرد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ تولیدکننده میخواهد به هر قیمتی شده انبارش را خالی کند؛ اگر توزیع همانند تولید دست بخش خصوصی واقعی باشد حساب سود و زیان را دقیقا دارد؛ اما اگر دست بخش دولتی باشد چون غم سرمایه ندارد فقط ارسال میکند و به سود و زیان خیلی کاری ندارد. همین اتومبیلسازی با انواعش را در ایران ببینید چه مصیبتهایی را تابهحال به بار آورده که قیمت پراید ۶ تومانی را به بیش از ۸۰ میلیون رسانده است، آیا این نتیجه تولید است یا توزیع؟
مشکل اصلی در توزیع نبود اطلاعات و آمار یا ندادن اطلاعات است که باعث شکست توزیع است و بزرگترین ضربه را به تولید میزند. وقتی تولیدکننده آماری از نیاز نداشته باشد نمیتواند برنامهریزی منطقی داشته باشد و با ریسک و بحران مواجه میشود. نمونه آن را در دوران کرونایی در داخل و خارج کشور دیدیم.
همانند صندوقهای خیریه شناسنامهدار و بدون شناسنامه، ثبت شده یا نشده، یا فعالیتهای خودجوش مردمی که در هر واقعهای سر بر میآورد و انفاقهای مؤمنانه که بسیار هم مطلوب است. سؤال این است که آیا خدمات همه بر طبق نقشه واحد انجام میشود یا همپوشانی دارد؟
اکنون با آمدن کرونا خدماتی که به مردم میشود بسیار فراوان است. البته خدمات قبل از آن در سیل و زلزله هم کم نبود. سازمانهای وابسته به بیت رهبری یا ارتش و سپاه و بسیج و کمیته امداد و مساجد و سازمانهای مهم مردمنهاد (سمنها)، مردم محلهها هر یک به سهم خود مشغول خدمتند. به فرض اینکه خدمات به صورت متعادل توزیع شود و به دست مستحقان آن برسد آیا راهی هست تا از هماکنون، یا پس از کرونا این اطلاعات ذیقیمتی که به دست آمده دستهبندی و شبکهای شود تا در موارد دیگر بتوان از آن استفاده کرد؟ دولت اگر نمیکند دستکم مردم خیّر نسبت به امر شبکهسازی اطلاعات اقدام کنند. از نظام ملی اطلاعات هم که خبری نیست.
اینکه میگویند بخش خصوصی واقعا بخش خصوصی نیست و عواملی در دولت با آنان در زد و بندند، اگر مستقیما درگیر نباشند، آیا اطلاعات الان ذخیره و در آخر با هم هماهنگ میشود؟ هماهنگکننده کیست؟ اینکه همه فعالیت میکنند؛ ولی آخرش نتیجه قابل قبولی نداشته باشد و همه داد از فقر بزنند، یا به خاطر اینکه توزیع مقطعی است یا همپوشانی دارد، یا اقدامات برای نمایش است تا از آنها فیلم بگیرند یا در جایی آمار بدهند یا آمارسازی کنند تا بودجه بیشتری برای سال بعد بگیرند، یا توجیهی بر استمرار وجودی آنها باشد، یا … و در نتیجه مستحق واقعی محروم میماند.
اینها نکاتی است که باید به آن توجه داشت، چشموهمچشمی و نشان دادن آمار و تبلیغ با صدا و سیما نباید در اینجا مدنظر باشد. البته تبلیغ کار نیک بسیار خوب است و موجب تشویق دیگران میشود؛ ولی آنهایی که وظیفه دارند اگر به وظیفه خودشان عمل میکردند چهبسا نیازی به این کمکها نبود. اینکه ادعا کنیم مردم خوبند و کار دولت را انجام میدهند افتخاری برای مردم ولی شرمندگی برای دولت است و مسئولانی که وظیفه خود را بهخوبی انجام ندادهاند. وانگهی فعالیتهای مردمی مقطعی است و باز پس از چندی همین آش و همان کاسه خواهد بود.
دولت باید با دقت و حسن نیت و بدون منتگذاری بلکه خاضعانه، از روز نخست برای مردم مانند بعضی از کشورها بنهایی تهیه یا حقوقهایی را مشخص میکرد و به هر خانواده ای می داد. آنها اگر بگویند آمار نداریم قطعا پذیرفتنی نیست. این همه آمار به بهانههای مختلف گرفته میشود و حدود ۵۰ میلیون یا بیشتر یارانهبگیر میشوند آیا باز آمار نیست؛ اگر بیمه بیکاری واقعی بود اکنون خدمترسانی به مراتب آسانتر بود. شفافیت در توزیع، بیشتر مورد نیاز است حتی تولیدکنندگان هم نگرانیشان از توزیع نادرست است. آنها میخواهند که جنسشان به دست مصرفکننده واقعی برسد؛ اما افسوس که نظام دلالی همه چیز را به هم میریزد و گاهی تولیدکننده را هم درگیر میکند. تولیدکننده میخواهد هر چه زودتر جنسش فروش و انبارش خالی شود و چون مصرفکننده کوچک نمیتواند سریعا وارد معامله شود، لذا پولداران و رانتخواران دست به کار میشوند و چه بسا کارخانهداران را هم تطمیع کنند و نظام توزیع را بر هم زنند.
به نظر میرسد فساد در توزیع به مراتب بیشتر و گستردهتر است؛ زیرا مبادی تولید مشخص و قابل احصا و نظارت است؛ اما توزیع چون گسترده است نظارت بر آن بسیار سخت و جز با نظارت مردم امکانپذیر نیست.
اصلاح ساختار توزیع و نظارت مستمر بر آن و جلوگیری از ایجاد رانت و برخورد با اخلالگران توزیع میتواند به جهش تولید معنا ببخشد. اینکه بسیاری از کارخانهها با زیر ظرفیت کار میکنند و اینکه تولیدات بدون فرآوردهسازی راهی بازار میشوند به خاطر نبود اطلاعات توزیعی است. تولید و توزیع در زیر نظر یک وزارتخانه فرصت مغتنمی است برای هماهنگی این دو مسئله، البته اگر عزمی باشد.
مظفر حاجیان