نگاهی به فیلم «مسخره باز» ساخته همایون غنی زاده

ادا بازی

فیلم «مسخره باز» ساخته همایون غنی زاده بعد از استقبال تماشاگران در جشنواره فیلم فجر مدتی است اکران عمومی خود را آغاز کرده است.

ادا بازی

به گزارش پایگاه خبری ربیع، فیلم «مسخره باز» ساخته همایون غنی زاده بعد از استقبال تماشاگران در جشنواره فیلم فجر مدتی است اکران عمومی خود را آغاز کرده است.

همایون غنی زاده نامی شناخته شده در تئاتر است کارگردانی که آثار موفق و پرفروشی را در تئاتر تولید کرده و حالا در اولین تجربه سینمایی خود سعی کرده هر آنچه را در تئاتر آموخته در سینما عرضه کند.

مسخره باز فیلمی پرخرج با حضور انبوهی از بازیگران مطرح سینماست که در بهترین حالت می‌توان آن را بازیگوشی یک کارگردان تئاتر برای جلب توجه در سینما دانست. در واقع غنی زاده همچون تئاترهایش در این کار هم سعی کرده بال خلق تصاویر جذاب تماشاگر را مسحور کند البته در این میان نباید از ژست‌های پر مدعا و و نگاه از بالا به پایین کارگردان به جامعه نیز غافل شد نگاهی که ریشه در شخصیت غنی زاده دارد و یکی از نقاط ضعف عمده این فیلم نیز به شمار می‌رود. غنی زاده در ساخت مسخره باز وارد سینما نشده او با انگیزه‌های نمایشی قصد داشته تجربه سینمایی داشته باشد که البته این قصد می‌بایست در فیلم‌های کوتاه و شخصی اتفاق بیفتد تا فیلمساز بتواند با نگاه و نگرش کامل و تسلط کافی فیلم بلند (سینمایی) بسازد. اگر چه مسخره باز در نمای کلی می‌تواند فیلم خوش ساختی باشد اما این تزیینی که فیلمساز برای فیلمش انجام داده کاملاً مقطعی ست و البته متکی به موقعیت سازی های کوچک، فیلمی که متشکل از ایجاد موقعیت‌های پی در پی گاهی کمیک گاهی مدرن و گاهی پست مدرن است اما نکته حائز اهمیت در مسخره باز لکنت سینمایی ست و بی زبانی در ایجاد یک فیلم مستقل و خط روایی استاندارد است، آنچه که از سروشکل این فیلم پیداست انگار فیلمساز قصد شیطنت داشته و سعی کرده از عناصر ساختاری نمایش در سینما بهره بگیرد اگر دوربین و تدوین را از فیلم حذف کنیم مسخره باز صرفاً یک نمایش محسوب می‌شود، اما غنی زاده با شیطنت‌های فراوان که می‌توانیم نام آن را تمرین سینما بگذاریم نتوانسته به یک وحدت کامل سینمایی برسد، اساساً بازی با قواعد غیرمرسوم مرزبندی میان واقعیت و خیال و استفاده از ویژوال افکت، کُند و تند کردن ریتم و نوستالژیک گرایی فیلمساز نکته‌ی قابل اهمیتی برای یک فیلم سینمایی محسوب نمی‌شود.

فرم در مسخره باز تبدیل به یک تمرین شده یعنی فیلمساز با ساخت اولین فیلم سینمایی‌اش می‌خواهد تمرین سینما کند، از واقعیت دور شده است، تلاشش برای خلق پست مدرن جواب نداده، بلکه فیلم را تبدیل به نماهای کارت پستالی کرده، مشخص است غنی زاده برای ساخت مسخره باز ذوق فراوان داشته اما همه چیز در حدِ همان ذوق باقی مانده، چگالی موقعیت‌های کمدی در این فیلم گسترده است که موضوع اصلی جدی گرفته نمی‌شود، موضوع؟ مسخره باز شروع درستی دارد نریشن به خوبی قصه و شخصیت‌ها را توضیح می‌دهد اما فیلمساز چرا می‌خواهد پُزِ دانستگی بدهد؟ چرا قصه گویی را ادامه نمی‌دهد؟ غنی زاده می‌توانست با همان موقعیت سازی ها فیلمش را جلو ببرد اما در بعضی از مقاطع فکر می‌کند باید بیشتر به پست مدرن نزدیک شود اما خیال پردازی و خلق فضای غیرمرسوم ربطی به پست مدرن ندارد، فضا و شخصیت‌های فیلم می‌توانستند بیشتر به مخاطب نزدیک شوند اما غنی زاده اجازه نمی‌دهد، او مسخره باز را بر اساس شکل و قواعد نمایش ساخته، فیلمش تک لوکیشن است و جرات نمی‌کند از لوکیشن بیرون برود.

مخاطب مدام از پلانی به پلان دیگر پرتاب می‌شود بدون اینکه فرصت شناخت و حتی حداقل همزادپنداری را با شخصیت اصلی پیدا کند. وضعیت در رابطه با کارکترهای فرعی فیلم هم به همین بدی است. ما نه شناخت قبلی نسبت به کارکترهایی که وارد سلمانی می‌شوند، داریم و نه در حضور کوتاه مدت آنها به شناختی از آنها می رسیم و نه حتی کارکرد میانجی گری برای بازشناسی سه شخصیت اصلی فیلم را دارند و عملا فقط پرکننده ی صندلی های خالی سلمانی اند و ناگزیر نمایشی. فیلمساز در نهایت برای تطهیر خودش از اتهامات وارد شده، بیانیه ای هم صادر می کند با این عنوان که: زلزله پایان خوبی است چراکه باعث می شود از کلیشه ها فرار کنیم. و با این جمله و آن زلزله – سونامی – پایانی و آن نمای زیرآب رویاگون (که اگر داستان چفت و بست داشت می توانست باورپذیر شود که نشد)، خودش را فرار کننده از کلیشه ها معرفی می کند و ادعا می کند که اثری متفاوت و غیر کلیشه ای خلق کرده است. در حالی که متفاوت بودن از بلدی در سینما می آید و اگر بلد نباشی، کارهای متفاوتت صرفا ادابازی می شود.

اگر غنی زاده را کارگردان خوبی در تئاتر بدانیم (که البته درباره این موضوع نیز اختلاف نظر های فراوانی وجود دارد) دلیل نمی شود که او را کارگردانی به همان میزان خوب در سینما هم بدانیم البته ساخت اولین فیلم قطعا معیار دقیقی برای سنجش عیار توانایی های هیچ کارگردانی نیست اما رفتار غنی زاده در اختتامیه جشنواره فیلم فجر نشان دهنده این موضوع است که او خود را کارگردانی برتر از دیگر کارگردانان سینمای ایران می پندارد و اگر این تفکر واقعیت داشته باشد بهتر است او قید سینما را بزند و در همان تئاتر به فعالیت هایش ادامه دهد.

در هر حال فیلم مسخره باز با حضور شیرین ایتاد علی نصیریان ارزش یک بار دیدن را دارد اما به شرطی که سطح توقع خود را چندان بالا نبرید.