ابراز ندامت اصلاحطلبان از پیروزی انقلاب اسلامی؟
به گزارش پایگاه خبری ربیع، روز تماشایی ملت رقم خورد؛ ۲۲ بهمن پر شور. باز هم ایرانیان پاسخی تمام کننده به دشمن دادند.از همه گروهها و طیف ها آمده بودند.چپ و راست حتی حضور حجت الاسلام موسوی خوئینی ها بعد از چند سال در راهپیمائی ۲۲ بهمن نشان دهنده تکاپوی طیف سنتی برای نرمالیزاسیون با […]
به گزارش پایگاه خبری ربیع، روز تماشایی ملت رقم خورد؛ ۲۲ بهمن پر شور. باز هم ایرانیان پاسخی تمام کننده به دشمن دادند.از همه گروهها و طیف ها آمده بودند.چپ و راست حتی حضور حجت الاسلام موسوی خوئینی ها بعد از چند سال در راهپیمائی ۲۲ بهمن نشان دهنده تکاپوی طیف سنتی برای نرمالیزاسیون با حاکمیت است، آنان هرگونه تنش را به منزله بازگشت به دوران زمانی پسا ۸۸ تلقی می کنند که نمونه آن بیانیه مجمع روحانیون در محکومیت اغتشاشات اخیر بود. بیانیه ای که مورد اعتراض و واکنش طیف جدید و تندرو این جریان را برانگیخت همان طیفی که این روزها شاهد اقدامات، گفتارها و نوشتارهایی با درون مایه پشیمانی از حضور در عرصه تحقق انقلاب اسلامی هم هستیم.
حضرت آیتالله خامنهای، رهبرمعظم انقلاب اسلامی در تحلیل چرخشهای فکری-عملکردی در میان برخی از فعالان سیاسی اوایل انقلاب با مقطع زمانی فعلی، بر تفکیک مؤلفه «عمق انگیزه کنش» با «احساسات و هیجانات» در رخدادها تاکید کردند و در همین راستا فرمودند: «جوان نسل اوّل، کسانی بودند که از روی احساسات، از روی هیجان [کار کردند]؛ احساسات بود، احساسات خوبی هم بود و همان احساسات کار کرد، یعنی یک نظام کهن را سرنگون کرد و اسلام را رو آورد. این را ما کوچک نمیگیریم، امّا غالباً دانهدانه افراد -نمیگویم همه- از روی احساسات لانه جاسوسی را آن روز رفتند و با شجاعت تمام گرفتند، امّا بعداً رفتند با آمریکاییها صحبت کردند و عذرخواهی کردند. این ناشی از چیست؟ ناشی از کمعمق بودنِ آن انگیزه است. آن انگیزه متّکی به یک زیرساخت محکم نبود؛ انگیزه بود، امّا زیرساختش محکم نبود.»
تکرار پشیمانیم
بهزاد نبوی همیشه خط کش هست، او چریک پیر مبارزه و پشیمان کبیر در اصول انقلاب اسلامی محسوب میشود. بهزاد نبوی خود را ضدانقلاب به منزله پایان مبارزهجویی -براندازی- میداند و درهمین راستا اظهار داشت: «من در زندان، ضد انقلاب، یعنی همه انقلابها شدم! از انقلاب فرانسه تا بهار عربی.
از نگاه من انقلابها مشکلات اساسی دارند. مهمترین مشکل آنها این است که با تفکر انقلابی، ساختار موجود کشور را نابود میکنند و بهدلیل بیتجربگی در ایجاد ساختار جدید دچار مشکلات اساسی میشوند. … به این نتیجه رسیدم که در عصر حاضر برای ما و همه ملتها و کشورها، تنها راه، اصلاحات است. گفتمان اصلاحطلبی تعطیلبردار نیست. در هیچجای دنیا، امروز دیگر انقلاب مقبولیتی ندارد.»
او سپس به کنکاش در راهبرد انقلاب و دخالت خارجی برای پیشبرد اهداف میپردازد و در همین راستا اظهار داشت: «در سراسر جهان جز داعش به انقلاب فکر نمیکند، حتی القاعده هم دیگر کمتر به اقدامات انقلابی دست میزند. این نظر من پیرمرد نیست که رمق انقلاب ندارم و ممکن است محافظهکار شده باشم، بلکه حتی جوانان هم دیگر اعتقاد و انگیزه انقلاب را مثل دوره جوانی ما ندارند.
دخالت خارجی هم دیگر یک راهحل شکستخورده است که مثال بارز آن را در افغانستان، عراق، یمن و سوریه میبینیم. دخالت آمریکا در عراق و افغانستان را دیدیم چه نتیجهای در پی داشت؟ حالا این کشورها چه دارند؟ یمن و سوریه هم در آتش جنگ داخلی میسوزند؛ بنابراین دو راه مذکور را امروز همه مردود میدانند.»
و سرانجام پیرامون راهبرد مناسب نتیجه میگیرد که «تنها راهی که میماند همین اصلاحات است که از دوم خرداد ۷۶ در کشور ما مطرح شد.»
پس از پیرمرد اصلاحات، نوبت به یاران طریقت و باورمندان به سلوک او فرا میرسد؛ آقای عبدالله رمضانزاده در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در توییتی، رساتر از گذشته از رفتار انقلابی بدون اعتقادش سخن گفت و در همین راستا نوشت: «۳۹ سال پیش چنین روزهایی در اوایل ۱۷ سالگی و شاگردی پرشور در دبیرستان بودم.
آرمانگرایی و انتظار تغییر انقلابی وجودم را فراگرفته بود و در موج بیکران ملت انقلابی در آرزوی مشارکت در ساختن بهشت روی زمین بودم. امروز در
۵۶ سالگی آرزویم این است: هیچ جوانی در آرزوی ساختن بهشت در زمین نباشد» و در راستای این موج «پشیمانی» کنشگران انقلابی پیشین اصلاحات مرتضی الویری؛ رئیس شورایعالی استانها در نوشتاری با عنوان «میشد انقلاب نکرد؟» مدعی است که تنها عامل انقلاب اسلامی، نارسایی رژیم پهلوی در درک صدای مردم بود و در صورت پذیرش آن تبعات انقلاب گریبانگر کشور نمیشد و در همین راستا نوشت: «اگر شاه صدای مردم را زودتر شنیده بود و نمیگذاشت هنجارشکنیها، بیقانونیها، زیرپاگذاشتن قانون اساسی و نادیدهگرفتن حقوق ملت رخ دهد، بدون تردید جامعه رشد متوازن داشت و شاه در حد اختیارات محدود، سلطنت و نه حکومت میکرد.
روزی هم مردم، سلطنت را به جمهوری تبدیل میکردند و تبعات انقلاب، آسیبی به دنبال نداشت.
این روزها درباره مقایسه شرایط اقتصادی با سیاستهای اقتصادی زمان شاه مطالب مختلفی در رسانههای اجتماعی میبینیم. آیا عملکرد اقتصاد آن دوران، درست و در راستای توسعه متوازن و پایدار بوده است؟» این در حالی است که انقلاب، کنشی آگاهانه با آرمان خواهی مفاهیم متعالی اسلامی برای سرنگونی طاغوت بود.
پشیمانی به وقت پیروزی
جمهوری اسلامی ایران، با آغاز چهلمین سال حضورش در عرصه معادلات جهانی، نشان داده است که در تحولات پرشتاب منطقه غرب آسیا، دست برتر را داشته است. جمهوری اسلامی در وقت پیروزی قرار گرفته است و پروژههای تحدیدسازی محور مقاومت در منطقه محتوم به شکستی سخت شده است. در عرصه داخلی با وجود برخی از کاستیها، روند پیشرفت مناسبی طی شده است.
موج پیشمانی برخی از کنشگران جریان اصلاحات، همزمان با حضور تماشایی مردم در راهپیمایی مقابله با آشوبگریهای دی ماه و همچنین حضور در جشن پیروزی انقلاب اسلامی، نمایانگر دو سطح تحلیلی است؛ کنشگری آنان برای پیروزی انقلاب اسلامی در اوج جوانی مبتنی بر هیجانات آن مقطع زمانی بوده و ماهیت اعتقادی قوی نداشته است و در سطح دوم با دلیل آشفتگی فکری در زیربنای تفکری، آنان درک درست از آرمانهای انقلاب اسلامی و تکاپو برای رسیدن به آن و رفع موانع ندارند.